سلام خانم عزیز
متاسفم که چنین اتفاقی برایتان افتاده و الان غم زیادی دارید...
بله همان طور که گفته اید، ممکن است ایشان بسیار هم فرد محترم و موجهی باشند و به اجبار در موقعیتی اینچنینی قرار گرفته باشند و مثل الان شما بین دل و عقلشان گیر کرده باشند و البته راه دل را پیش گرفته باشند و می بینید که متاسفانه نتیجه ی چنین انتخابی به کجا رسیده ، به این جا که دل هر دوی شما بیشتر دردمند شده.
پیش گرفتن راه عقل در تصمیمات دل و عقل , سخت است اما برای پیش گیری از سختی های بزرگ تر در آینده هستند. بنابراین اگر نمی خواهید این سختی را کش دار و پیچیده کنید، راه عقل به شما توصیه می شود به دو دلیل مهم:
با تمام تجربه ی مثبتی که تا الان از ایشان داشته اید، اما فراموش نکنید که ایشان به شما در مورد چنین مسیله ی مهمی دروغ گفته و به جای شما تصمیم گرفته است، معلوم نیست که سر ماجرای جدا شدن، همین کار را تکرار نکند و شما مجبور نشوید مدت طولانی یا برای همیشه تحمل کنید.
نکته ی بعدی این که، وقتی کسی در مورد ازدواجش اختیاری نداشته و در عمل انجام شده ی فامیل قرار گرفته ، چقدر می شود در مورد جدایی اش احتمال داد که اختیار داشته باشد و یک جنگ قبیله ای احتمالی را به جان بخرد. در هر دو صورت شما ضرر می کنید. ضمن این که تمام این مسایل با این فرض است که تمام گفته های ایشان صادقانه باشد و شما نمی توانید صد در صد مطمین باشید . در هر صورت الان در زندگی کس دیگری هستید.
این مسیله را ایشان باید حل کند. بهتر است به ایشان بگویید من چنین نوع رابطه ای را ادامه نمی دهم اما به احترام این احساس با همه ی دلخوری که ازت دارم مثلا ۶ ماه یا نهایتا یکسال صبر می کنم تا تو کارهای طلاق را انجام دهی، و تک تک مستندات قانونی اقدامت را در این مدت برای من بفرستی. پیشنهاد نمی شود در این مدت در رابطه باشید، هم به دلایل بالا و هم به دلیل این که این ارتباط خیال امنی ایجاد می کند که ایشان ماجرای جداییش را که برایش سخت است به عقب بیندازد چون هنوز شما را دارد. اگر آسان بود تا الان طلاق داده بود.
فراموش نکنید که حق هر انسانی از جمله شماست که بی دغدغه نفر اول رابطه ی خودش باشد.
آرزوی موفقیت برایتان دارم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید