2794

 سلام من از کودکی در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و همیشه به من حق الناس داشتن گوشزد شده، خوشحالم که پدر و مادرم در تربیت من فقط در ظواهر و حجاب تلاش نکردند اما همیشه حس تلخ عذاب وجدان با من بابت حرفهایم همراه است.

همش حس میکنم با حرفم دل کسی را شکسته ام، گناهی را با صحبت درباره آن ترویج داده ام، با کوچک ترین حرفی روی حرف والدینم گناه بی احترامی به والدین را مرتکب شده ام.. من حتی درباره قضاوت افرادی که واقعا مجرم هستند هم شک میکنم و حس گناه  بدست میآورم..دوست ندارم اصول اخلاقی را به هیچ وجه زیر پا بزارم..اما دیگر افراطی شده ام 

درست مثل وسواسی ها تمام حرفها و کارهایم را بارها آنالیز و مرور میکنم تا توجیه شوم که کار اشتباهی نکرده ام.. در طول روز بارها استغفار میکنم .. دین داری و عبادت را دوست دارم اما ترس از جهنم مایه ی عذابم شده. من 3 سال است تحت درمان هستم و تشخیص پزشکم افسردگیست اما همچنان با خودم درگیرم و مدت زیادی است زندگی راحتی ندارم آن هم در حالی که 23 ساله هستم..

دوست دارم اعتماد به نفس داشته باشم حرفها و احساساتم را راحت بیان کنم از ترس عقوبت حرفم ، خودم را سانسور نکنم.. اما حس گناه دائما همراه منست چیکار کنم میخواهم آرامش داشته باشم

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور مذهبی

سلام
اسلام همه چیز را خیلی دقیق مشخص کرده است. شما سعی کنید در راستای اسلام پیش بروید و هرجا شک دارید آیا اشتباه کرده‌اید یا نه، از کسی که کاملاً اسلام را می‌شناسد بپرسید آیا این کار اشتباه بوده یا خیر. اگر درست بود که بهتر و اگر اشتباه بود، راهکار دارد.
اولاً راهِ توبه باز است. دوماً جبران دارد و جبرانِ هر چیزی در اسلام مشخص شده است. جبران حق‌الله و حق‌الناس، همگی مشخص است.
وقتی کارتان درست است دیگر نباید اینقدر به آن فکر کنید و آن را مرور کنید. درست بوده و تمام شده. دیگر به آن فکر نکنید. خدا را شکر کنید که موفق به انجام کار درست شدید.
اگر کارتان اشتباه بود، جبران کنید و توبه کنید. اینقدر که به عذاب فکر می‌کنید به بخشش و رحمت خداوند هم بیندیشید. خداوند قهار است اما رئوف هم هست. منتقم است اما ستّار هم هست. رحمان است، رحیم است، توبه‌پذیر است، با بندگانش دوست است، عاشق بندگانش است. 
در حدیثی قدسی می‌فرماید: «اگر آن بندگانم که از من روی برگرداندند، می‌دانستند من چقدر مشتاق آنها هستم، هرآینه از شدت شوق جان می‌سپردند.» 
ببینید وقتی خداوند با بندگانی که رهایش کردند این چنین است، با افرادی مثل شما که دائم به فکر او و ذکر او مشغولید چه خواهد کرد و چقدر دوستتان دارد. 
به خداوند حُسن ظن داشته باشید. خودش می‌فرماید: «من پیش گمانِ بندهٔ مؤمنم هستم.» 
پس به او گمان نیکو ببرید. به نعمت‌های بهشتی هم بیندیشید.

​​​​​​خیلی راحت حرفتان را بزنید. مگر می‌خواهید توهین کنید که می‌ترسید؟ نگران نباشید. لذتِ بیان احساسات و سخن گفتن و اظهار عقیده را از خود نگیرید. 
به‌هرحال ما معصوم نیستیم. اگر اشتباه کردیم، درِ توبه و عذرخواهی باز است.
انسان نباید پررو و جسور باشد و به امید توبه، گناه کند اما نباید از ترس گناه، تمام لذت‌های حلال را از خود بگیرد. با خیال راحت به زندگی روزانه مشغول شوید. 
​​​​​​نهایتاً اگر اشتباه کردید عذرخواهی می‌کنید. 
موفق باشید. 
​​​

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha