ببینید، داستان از اینجا شروع میشه که یک روز بارونی، مارینت تصمیم میگیره به کافه بره و شکلات داغ بخوره. اما ناگهان متوجه میشه که یه دشمن جدید به اسم ملکهی حشرات در حال تهدید کردن مردم پاریسه! این ملکه میخواد با حشرههای جادوییاش همهجا رو تسخیر کنه و دنیا رو به هم بریزه.
حالا مارینت باید به عنوان دختر کفشدوزکی، قدرتهای خاصش رو بیدار کنه و به کمک دوستش پلوئیج، به جنگ این ملکه بره! اما نکتهی جالب اینه که تو این قسمت، کفشدوزکی مجبور میشه با ترسها و شکهای خودش مبارزه کنه. آیا میتونه به تواناییهاش اعتماد کنه و پیروز بشه؟
ارسال نظر شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید