داستان از اینجا شروع میشه که بچهها میخوان برن پارک و یه روز پر از بازی و اکتشاف داشته باشن. اما وقتی میرسن اونجا، متوجه میشن که یه سری چالشها و موانع وجود داره که باید ازشون عبور کنن. کیت کمی ناراحت میشه و فکر میکنه که شاید نتونن به هدفشون برسن.
اما استیلواتر، بوزینه دانا و باحال، بهشون میگه که هر چالشی یه فرصت برای یادگیری و رشد هست. او به بچهها یاد میده که شجاعت و پشتکار کلید موفقیته! بنابراین، بچهها تصمیم میگیرن که با همدیگه تلاش کنن و از پس چالشها بربیان.
در حین اینکه بچهها با هم کار میکنن، لحظات خیلی خندهدار و شیرینی هم پیش میاد! مثلاً، وقتی میخوان از روی یه سنگ بزرگ بپرن، لوکا به زمین میافته و همه میخندن. یا وقتی که سعی میکنن یک دمنوش درست کنن و به جای چای، گیاههای عجیبی پیدا میکنن!
ارسال نظر شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید