داستان از اینجا شروع میشه که بچهها تصمیم میگیرند روز عید رو جشن بگیرند و برای این کار نیاز به تزئینات جالب دارن. اما وقتی میخوان شروع کنن، متوجه میشن که کاردستیها هیچکدوم به خوبیای که میخوان در نمیاد. کیت خیلی ناامید میشه و فکر میکنه که اصلاً هنر به دردش نمیخوره!
اما استیلواتر، بوزینه دوستداشتنی و باحاله، بهشون میگه که هنر نیاز به تجربه و خلاقیت داره. او به بچهها یاد میده که هر چیزی که درست میکنن، حتی اگه خیلی عالی نباشه، باز هم ارزش داره و باید ازش لذت ببرن.
بچهها با استفاده از مواد دورریز و چیزهای ساده، شروع به درست کردن کاردستیهای خلاقانه میکنن. اونها با همدیگه همکاری میکنن، ایدههای جدید میزنن و با خنده و شادی کار رو پیش میبرن. در نهایت، وقتی جشن شروع میشه، همه متوجه میشن که چقدر کاردستیهاشون زیبا و خاصه!
ارسال نظر شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید