داستان از جایی شروع میشود که لوکا احساس میکند باید یک کار بزرگ انجام دهد تا دوستانش را تحت تأثیر قرار دهد. او تصمیم میگیرد که در یک مسابقه محلی شرکت کند تا بهترین و قویترین موجود در مرداب شود. اما در طول این مسیر، او متوجه میشود که رقابت تنها به برنده شدن خلاصه نمیشود و باید یاد بگیرد که دوستی و همکاری چقدر مهم است.
در این قسمت، بچهها شاهد دوستیهای واقعی و چالشهای بزرگ خواهند بود. استیلواتر به لوکا و دوستانش یادآوری میکند که کمک به یکدیگر و دلسوزی در یک رقابت میتواند معنی واقعی برنده شدن باشد.
کیت و آلی تصمیم میگیرند تا به لوکا کمک کنند و با هم تلاش میکنند تا بهترین نتیجه را در مسابقه به دست آورند. آنها یاد میگیرند که با همکاری و همیاری میتوانند به اهداف بزرگتری برسند و از یکدیگر حمایت کنند.
ارسال نظر شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید