داستان با این آغاز میشود که ایان در روز تولدشان یک جادوگر به نام ماگیکال را پیدا میکند که به آنها اجازه میدهد یک روز با پدر مرحومشان ملاقات کنند. اما وقتی ایان و بارلی تلاش میکنند تا جادو را احیا کنند، فقط نیمی از بدن پدرشان زنده میشود! حالا برادران باید سفر شگفتانگیزی را آغاز کنند تا قبل از غروب آفتاب بتوانند جادو را کامل کنند و پدرشان را به طور کامل ملاقات کنند.
در طول این سفر، ایان و بارلی با چالشها و موانع مختلفی روبرو میشوند؛ از موجودات جادویی و معماهای خطرناک گرفته تا فهمیدن ارزش واقعی دوستی و خانواده. آنها یاد میگیرند که هر کدام از آنها دارای قدرتها و تواناییهای خاصی هستند که میتوانند به هم کمک کنند.
ارسال نظر شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید