2777
2789
عنوان

لطفا بگین تصمیمم درسته یا از رو احساساته...

| مشاهده متن کامل بحث + 592 بازدید | 39 پست
اره منم تو ی کاغذ نوشتم شرایط نگهداری مادرشو اینکه اولا هرچی سهمش باشه از ارث شوهرش مال شوهرم باشه و اینکه هر کی دلش واسه مادوش تنگ شد بیاد ببرتش خونش ...اخه من بیچاره الان ی ماه باردارم بعدشم نی نی میاد اونام تعدادشون زیاده اذیت میشم ....خلاصه نوشتم دادم دست شوشوهه اونم گف الان وقتش نیس وقتی اوضاع جدی شد بهشون میدیم قبول کردن ک هیچ نکردن ما دیگه کاری نداریم باهاشون
خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



فکر کنم کل خانواده شوهرت شما رو ساده فرض کردن میخوان همه کار رو بندازن رو دوشتون.چطور موقع تقسیم ارث و میراث هیچ کس حاضر نیست یه قرون از سهمش کم بشه اما موقع کار و زحمت همه ناتوانن
خدای من همان خدای حیوانات است‌.ای انسان ! از ظلم هایی که به من میکنی پیش همان خدایی شکایت میبرم که تو آرزوهایت را پیشش میبری
خوب کردی حالا ایشالاااا که جدی نشه و مجبور نشین ولی این گزینه رو هم اضافه کن که اگر خدایی نکرده مریض و زمین گیر شد باید خودشون واسش پرستار بگیرن که کاراش گردن شما نیفته
خدایا شکرت ... 🙏😊
البته این ک چرخشی هر ماه پیش یکی از بچه هاش باشه فکر اولی بود ک ب سرم زد و مطرح کردم اما مادرشوهرم قسم خورد ک با مسعود و منصور پسر اول و سومش حاضر نییس حتی ی روز بشینه منم بی خیال شدم اخه اینطور ک مادرشوهرم صحبت میکنه داره میفهمونه ک میخاد با ما باشه شوهرممم چون پسر کوچیکه و البته خیلی مامانشو دوس داره داره رو مخم کار میکنه و احساساتمو تحریک میکته ک ما قبول کنیم میگه ثواب داره و اگه مامان خودت بود چ حالی داشتی عروساش محلش نذارن ...
خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
وا چه معنی داره چطور موقه تقسیم ارثو میراث میرسه همه باید باشن فقط واسه پرستاریو نگه داریش باید پسر کوچیکش نگهش داره؟! عوض اینکه تسلیم احساست بشی و حرف شوهرت روت تاثیر بزاره تو سعی کن بری رو مخ شوهرت راضیش کنی که جدا کنه مادرشو عزیزم
دلم فقط آرامش میخواد... 
به هیچ وجه قبول نکن از کار و زندگی می افتید. فردا بچه هم میاد ممکنه از سر دلسوزی حرفی بزنه که شما موافق نباشید اونوقت به جای آرامش و تربیت بچه همش کشمکش و درگیری و اعصاب خوردی دارید.من تجربه شو دارم که میگم.اینطوری احترام خودش هم بیشتر حفظ میشه. به نظر من بهترین کار اینه یه آپارتمان نقلی براش بگیرید و یه پرستار. کاراشو که خودشم می تونه انجام بده بهتر. اون نامه ای هم که نوشتید هیچ ضمانت اجرایی نداره و موقع عمل همه غیبشون میزنه. آخر سر هم هیچکس قدردان زحماتتون نیست و میگن مثلا پولش رو گرفتید. خواب رو هم دیدید چون درباره اش فکر میکردید. در عوض می تونید مرتب بهش سر بزنید با هدیه و انجام کاراش و مسافرت و بیرون رفتن های هرزگاهی شادش کنید.
ای قوم به حج رفته کجائید کجائید....معشوق همینجاست بیائید بیائید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار ...در بادیه سرگشته شما در چه هوائید
بقیه ی پسراش واقعا خیلی زرنگن. میخوان همه مال و اموال رو به جیب بزنن و به بهونه ی اینکه نمیتونه تنها باشه و... زحمتشو بندازن سر یکی دیگه!!!!!
ای قوم به حج رفته کجائید کجائید....معشوق همینجاست بیائید بیائید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار ...در بادیه سرگشته شما در چه هوائید
اگه استقلالتو از دست بدی تازه میفهمی چی رو از دست دادی!
ای قوم به حج رفته کجائید کجائید....معشوق همینجاست بیائید بیائید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار ...در بادیه سرگشته شما در چه هوائید
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز