مایه کار شراکتی با برادرشوهرم شروع کردیم
برادرشوهرم پیله کرده بود سهم مارو هم ارزون رد کنه شوهرمم وا داد
زنشم این وسط میگف اگ ضرر کردیم شما بدین
من از شوهرم ناراحت شدم ک چرا حق مارو جدا نکرد خودمون برا خودمون بفروشیم و بمن که زنش باشم اعتماد نکرد
در صورتیکه من بااارها بهش سود رسوندم و برادرش ضرر
من از شوهرم ناراحتم اون میگ تو زووورت اومده نتونستی جواب زنداداشمو بدی
آخه این طرز حرف زدنه؟؟
جییییگرم آتیشه
ولش كن زورش ب داداشش نرسيده سرتو خالي ميكنه
من بودم میگفتم اگه اون حرفی زده چون تو اجازه میدی وگرنه امثال اونو قبلا جواب دادم
بافامیل شراکت نمیشه
از برادرشوهر و جاری دوری کن خیر که هیچ فقط آویزونن
واقعا ک
فقط اون لحظه میخوان ج بدن دیگه فک نمیکنن چی میگن چ اثری رو شریک زندگیشون میذاره
آخ شراکت بدترین چیزه...3 سال پای شراکت با فامیل سوختم قشنگ الانم با کلی ضرررر جدا شدم ولی خداروشکر که جدا شدم وگرنه روز به روز بدتر میشد،،هم فامیلی بهم میخوره هم هزارتا حرف و حدیث بود...
اگه میتونی جدا بشو ....
راست میگه خب یچیزی بهشون میگفتی
بزرگترین صربه زندگیمون که هنوزم بعد ۶ سال داریم تاوانش میدیم شراکت با برادرشوهر بود که زنش هم مشاور کاراش بود دزدیدن و چاپیدن کثافت هنوزم نمیدن حقمون
وقتی دوباره به شوهرت ضرر رسوند جلوش قهقه بزنه بگو الان خوب خوردی؟؟حالا فهمیدی چرا زورم گرفته‌بود؟؟چون چندبار تا حالا اون داداش اوسکلت حقمونو خورده وفقط ضرر زرده.زورم برا این بود که بی پول شدنات مال منه وگرنه زنش اشغال سر کوچه هم نیست که من در حد خودم بدونمش جوابشو بدم
