دخترم قصه و شعر به خوبی میخونه و نقاشی میکشه و به رنگها هم از حدود 6 ماه قبل مسلطه... شخصیت های کارتونی و عروسکی رو خوب میشناسه . کلاه قرمزی- گربه اوازه خوان- هادی و هدی - گلنار -مدرسه موشها- خونه مادربزرگه- السون و ولسون و دون دون ..... نوستالژی های زمان خودمون.... که براش شعر یا فیلمش تهیه کردم و دیده...
همه افراد فامیل خودمون رو هم میشناسه و خیلی هم خوب ارتباط برقرار میکنه.. و به شدت هم وابسته به باباش هست..
. من برای بیرون رفتن از خونه و خرید بعد از ساعت کاری مشکلی ندارم چون دخترم بدون هیچ اذیتی پیش شوهرم می مونه و خیلی به من وابسته نیست.. طفلک صبح ها که بلند میشه یا خوابه بغلش میکنم که ببرمش خونه مامانم یا عمه اش ... اولین سوالی که می پرسه اینه....خونه کی میخوایم بریم مامان.... یه جورایی شرطی شده ... و برای همین گاهی اوقات صبح ها گریه یا نق میزنه که من نمیخوام برم خونه خودمون باشیم