لنا جون وقتی امیر محمد چیزی رو میخواد و گریه میکنه و حاضر نیست جایگزینی واسه اون چیزی که میخواد داشته باشه درستش اینه که واسشون توضیح بدیم و بگیم مثلا الان نباید با فلان وسیله بازی کنی به این دلیل ولی از اونجایی که بچه های ما هنوز نمیتونن توضیحات مارو کامل درک کنن پس بهترین کار بی تفاوتیه اینو بابد یادمون باشه که وقتی گفتیم نه دیگه نه و هرچقدرم بال بال زد نباید به خواسته اش عملی کنیم اینجوری یاد میگیره که هر کاری هم بکنه ما تصمیممون عوض نمیشه پس کم کم یاد میگیره دیگه با گریه و فریاد به خواسته هاش نمیرسه
یه بازی دیگه اینکه میتونیم با لگو یه دیوار کوچیک بسازیم و یکم با فاصله بشینیم و توپ رو به سمت دیوار روی زمین قل بدیم اینجوری هدف گیریشون تقویت میشه در ضمن از الان سلام و خداحافظ و تشکر و اداب معاشرت رو به بچه هامون یاد بدیم سورنا هرکس واسش کاری میکنه مثلا اب میده بهش میگه مرسی ممنونم یا وقتی اب میخواد میگه اب بده لطفاو ....
لنا جون رفتار من خیلی به زمان پریدیم بستگی داره, معمولا آرومم و باهلش کنار میام ولی فهمیدم نزدیک پری که میشم (دو, سه روزی) بی اعضاب و جیغ جیغو میشم.
لیلا عزیزم من هم دقیقا مثل توام خیلی خیلی 2-3 روز مونده به پریود و چند روز اولش عصبی و کم حوصلم کاملا این موضوع رو متوجه شدم
سانازی دقیقا همینه چون هنوز نمیتونن دقیقا معنای بعضی جملات و زمان و مکان رو کامل تشخیص بدن پس توضیح دادن زیاد به کار نمیاد اتفاقا من همیشه حواسم هست که اگه چیزی رو گفتم نه دیگه اره نمیشه
امیرمحمد هم کاملا اداب رو شکر خدا رعایت میکنه مثلا هروقت کسی رو میبینه زود میره دست میده به قول معروف یالله میده همیشه هم بای بای میکنه موقع جدایی از هرکس گاهی برای تشکر چشمک میندازه به طرفش وروجک
سلام مامانی خوب و مهربون امروز حالتون چطوره؟ بچه های گلتون در چه حالی هستن؟
دوستان من هنوز اطاق سورنا رو جدا نکردم میخوام کم کم شروع کنم البته الان دیرم شده ولی فکر میکنم هر چی بگذره سخت تر جدا میشن شما اینکارو کردید میخوام از امشب ببرمش تو اتاقش رو تختش بخوابونمش خودمم تا چند شب پایین پاش بخوابم بخوام ببینم عکس العملش چیه
امیدوارم راحت با این مسیله کنار بیاد ممنون میشم اگر تجربه ای دارید بگید
من 3-4ماهی هست جداش کردم البته از اول تابستون که کلا از شیر گرفتمش میخواستم این کاررو بکنم به خاطر شرایط خونمون نشد خیلی عالی و راحت بود برای من
من کنارش دراز میکشم و خودمو به خواب میزنم میخوابه اوایل جدایی هم همین کاررو میکردم و میرفتیم روی تخت خودمون میخوابیدیم اگه در طول شب بیدار میشد صدا میزد میرفتم سریع کنارش میخوابیدم دوباره میخوابید
تا حالا نشده بیدار بشه بیاد اتاق ماخلاصه که شکرخدا برای من راحت ترین مسئله بچه داری همین جداکردن جای خوابش بود
بااینکه خیلی وقتا همسرم ماموریته بازهم جدا از پسرم میخوابم هرکدومم سر جای خودمون
لنا جون چه مادر شوهر خوبی هستی از بدو تولدپسرت عروس میخواستی
اره سانازی جون میبینی چه زود جای خوابش هم از خودم جداکردمم یه همچین مادرشوهری خواهم شد من
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز