راستشو بخای من خودم دمبال نبودنم
ولی مشکل اینه از اعدامو صلیبو پخش زمین شدنو کثافت کاری بدم میاد
میخام ی شعبده باز شم ولی غیب شم دیگ ظاهر نشم
میخام مرگو بچشم قشنگ بد دنبال ذائقشم
میخام تو این جنگل تاریک امامزادع شم زائر نشم
این شهر اگ..میخاد من خودم ی ...
میخام دمپرم بپره هرکی خدایی باشع کارش قشنگ
چ فایدع دارع صورت زیبا وقتی باشه ذاتش مشنگ
هرکی مارو واس بالارفتن خاص
انگاری ک ی شاتیم ویسکی
توام مارو خداییش نمیخای چون دنبال شادیم نیسی
اره توام گذشتت کم بد نبوده
کم فوششو نخوردم
تو ک میخای گردنم بره چرا من انگشتتو نبرم؟
هی ب خودم اسیب زدم
ب خودت نیومدی
حالا ولی نوبت توعه
بترسی ع اینکه پلو منی
خاستم ی بهشت بسازم تو خاصی جهنمش کنی
جمع ما ک صاف و ساده بود راستشو بخای فقد عنش تویی
بین ما ک مسئله ای نمونده ک بخای حلش کنی
حالا تو اونی ک صورتش ترکید
من اونی ک دستش برید