بعد پیجشون قفل بود همه ولی فهمیدم دو تا داداش داره
بعد تو پروف باباش عکس باباعه بود(باباعه رو میشناسم چون رئیس کارخونه است بابام ازش بهمون کفته بود) عکس باباعه بود با دوتا دختر چهارساله
من و خالم هرکار کردیم نفهمیدیم چی شد
تا اینکه خالم داشت از فوضولی میمرد و زنگ زد به مامانم😂مامانمم همه چیو میدونست دیگ گفت ک پدر پسره دو تا زن داره😂😂😂 اونجا بود ک پشمای من و تالم ریختتتت
و اون دوتا دختره دوقلو بچه های زن دومشن😂 بعدم خالم گفت خاک تو سرت با اون کراش زدنت و اینا بعدم تا ی مدت حالت شوک داشتیم باورمون نمیشد ی همچین زندگی داشته باشن😂بعدم من ب همون خیالی کراش زدنای خودم ادامه دادم😂😂و تصمیم گرفتم رو ادمای واقعی کراش نزنم😂