سلام عزیزم بله خداروشکر بهترم.
من حدودا ۶ .۷ سال پیش نصف شب بعد از یه خواب بد دچارش شدم. تا ۲ سال عذاب کشیدم.بعضی شبا تا صبح نمیخوابیدم هیچ کسی هم دردم رو نمیفهمید نفس تنگه میگرفتم میرفتم دکتر میگفت چیزیت نیست بعضی وقتا از استرس حتی آب دهانمم نمیتونستم قورت بدم.ضربان قلبم خیلی بالا میرفت.
همش احساس مرگ داشتم.حس میکردم جونم به لبم رسیده.
و من متاسفانه بفکرم نرسید که به روان شناس مراجعه کنم شاید از روانم هست.چون تو دورانی بود که مشکلات زیادی هم داشتم.
بعد از کلی سرچ و تحقیق فهمیدم این حالاتی که سراغ من میاد بهش میگن حمله پانیک.
وقتی فهمیدم این یه نوع بیماری حالم بهتر شد حداقل فهمیدم قرار نیست اتفاق بدی بیوفته این فقط از روان خودم هست.
بعد دیگه خیلی کمتر شد و وتا وقتی استرس سراغم میومد قبل ازینکه بخواد شدید بشه یکی یا دوتا قرص پروپرانول میخوردم.
الانم همینطوره همیشه پروپرانول باهام هست.
ولی اون تپش قلب های حاصل از پانیک کار دستم داد و دریچه قلبم یکم گشاد شده.شما هم سعی کنید کنترل کنید تپش قلب زیاد برای قلب خوب نیست.
اینم بگم جوری شده بود که من همیشه ضربانم رو میگرفتم حدود ۱۰۰ بود توی عادی ترین حالت با کمی استرس که نگم...
ولی الان خداروشکر بین ۷۰ تا ۸۰ شده.ولی خب باید استرسم رو کنترل کنم حالا یا با قرص پروپرانول یا یکم هوا بخورم یا حواسم رو پرت کنم و...
کلا دستم اومده که چه زمان پانیک سراغم میاد خودم سعی میکنم کنترلش کنم.البته بعد از چند سال عذاب و سختی ولی خب خداروشکر تونستم.