شوهر خواهرم یه فرشته ست!

شاید چون شما اونجا مهمون بودین،احترام تون رو نگه میداشته

از طرف دیگه اگه این اخلاق برات مهم بود باید موقع ازدواج میگفتی هیچ چی برام مهم نیست ولی اینو میخوام

خوبی های همسرت رو بنویس،مطمئن باش خوبی هم داره ولی شاید چون سختگیری کرده دیگه باعث شده فکر کنی خوب نیست و به طلاق و خودکشی فکر کنی

من مهم ترین چیز برام تو ازدواج این بود که همسرم پیش بقیه ایراد منو نگه،بهم احترام بذاره و ازم مورد بخواد

الان همسرم از نظر مالی خیلی پایینه،ولی برام مهم نیست،اذیت هم میشم گاهی ولی مهم تر از این همین بود که برام ارزش قائل باشه

الان زود قضاوت نکن،یه مقدار واس زندگیت تلاش کن،کم کم مرد ها هم تغییر میکنن و خوب میشن

چند ساله ازدواج کردی؟

از نظر من یه چالشه برای بهتر شدنم خودت شغلت چیه 

مطمئن باش اگه سخت گیر هست یعنی میخواد تو بهترین باشی و کسی نتونه ازت ایراد بگیره

چند سال بگذره درست میشه،یکم تو پذیرشت نسبت به این موضوع بیشتر میشه و یکم همسرت نرم تر میشه

مطمئنا سخته

چون کلا زندگی سخته،آیه قرآن میگه انسان در سختی آفریده شده

ولی هیچ کی رو نمیشناسم طلاق بگیره و راحت شه،چون هر کسی یه ایرادی داره،از همسرت جدا میشی و با یکی ازدواج میکنی که سخت گیر نیست ولی برا خودش هم سخت نمیگیره و با هر زنی میخوابه،بعد اگه تو بگی چرا خیانت میکنی، میگه ای بابا سخت نگیر اینا عادیه و ...

بالاخره اگه به تهش رسیدی میتونی طلاق بگیری،چون طلاق هم حرام نیست که بگم نکن

ولی تو با کس دیگه ای زندگی نکردی،شوهر خواهرت هم اگه خوبه،فقط یه نفر بوده که اومده خواهرت رو گرفته

۱ نفر دیگه رو مثل شوهرخواهرت نمیتونی پیدا کنی که بیاد با تو ازدواج کنه

از طرفی فکر کن ازدواج نکنی،مطمئنی ۵۰ ۶۰ سالگی پشیمون نمیشی که تنها موندی؟

به نظرم لینکه رفتین خونه پدرشوهرم زندگی میکنین بهت فشار آورده و باعث شده حالت بد تر شه و نتونی اخلاق همسرت رو تحمل کنی

یه سال دیگه هم تحمل کن،شاید خونه تون رو ساختین و حل شد ان شاءالله