شوهرم و پدرشوهرم ماشینشونو سرکوچه پارک کرده بودن بعد محل ما هم تویکی از بهترین منطقه های شهره و معتاد و.. نیست . ماشاممون رو خوردیم قراربودم برم پیش مامانم رفتم سرکوچه دیدم شیشه های ماشینمون همه ریخته من همون جا جیغ زدم دیگه زنگو یکسره کردم افتادم.. فک کردم کی دشمنی داشته و هزار فکر اومد توسرم و... هستین بقیشو بگم ؟
وقتی تو باشی زندگی برایم زیباست..عاشقی برایم بامعناست..وقتی توباشی قلبم بی آرزوهاست..ای تنها آرزوی من درلحظه تنهایی!وقتی تو عزیزدلم باشی سرپناهم باشی طلوع آفتاب برایم یک روز پر خاطره دیگر باتوست! وقتی تو باشی من نیز هستم زیرا تو درون قلبم هستی !پس با من باش ای عاشقانه جاودانه ام بیا تا باهم بخوانیم ترانه عاشقانه ام را که برای تو سروده ام.. ای توکه بی تو بودن برایم خواب همیشکی است..