شرح عمل من با دکتر ابیانه- ۹۸/۱۱/۵ :
سلام دوستان عزیزم
همون جور که قول دادم اومدم شرح عملم رو بنویسم. من دیروز عمل شدم. عملم قرار بود بین ساعت ۱۰-۱۰:۱۵ شروع بشه و گفته بودن که من ساعت ۹:۳۰ کلینیک باشم وقتی رسیدم کلینیک یه برگه رضایت نامه عمل کردم و اسم دکترم رو نوشتم و یه برگه امضا کردم که توش نوشتم که از قبل پولی یه دکتر ندادم بعدم پول رو پرداخت کردیم و رفتیم طبقه ی سوم اونجا اول فشارم رو گرفتن بعد بهم یه ساک و یه دست لباس اتاق عمل دادن و من رو فرستادن تو اتاق که لباسام رو عوض کنن گفتن منتظر باش صدات میکنیم من رو نزدیک ۱۰:۳۰ بردن تو اتاق عمل و بهم آنژیوکت زدن و فک میکنم حدود یک ربع هم تو ریکاوری معطل شدم تا ببرنم تو اتاق عمل وقتی بردن دیدم دکتر نشسته اونجا و داره یه چیزی مینویسه چند دقیقه بعدش دستیارشون که گچا رو باز میکنه و چسب میزنه اومد تو اتاق عمل بعد هم نشست موبایلش رو چک کرد، کلا دکتر و دستیارش خیلی ریلکس بودن انگار اومدن مهمونی😂 بعد چند دقیقه هم دکتر از اتاق رفت بیرون و من تا موقع بیهوش شدنم ندیدمشون روی یه تخت دراز کشیدم و زیر سرم یه حلقه ی سفت بود و وقتی سرم تو جای درست قرار گرفت دکتر بیهوشی به انژیوکتم امپول بیهوشی تزریق کرد و گفتن نفس عمیق بکش دیگه نفهمیدم چی شد تا وقتی تو اتاق بودم که چند تا خانم صدام میزدن که پاشو عملت تموم شده با دهن نفس عمیق بکش و بردنم تو ریکاوری، هوشیار بودم یعنی کاملا میفهمیدم اطرافم چی میگذره و صداها رو میشنیدم ولی چشمام رو نمیتونستم خیلی باز نگه دارم یه آقایی هم تخت بغلم بودن که کلی ناله میکردن خانم هم میگف وای آقا چقدر غر میزنی😅 من سرفه ام گرفته بود و گلوم خیلی خشک بود دماغمم خیلی درد میکرد طوری که هی تو دلم داشتم فحش میدادم که عجب غلطی کردم عمل کردم بعد از حدود نیم ساعت من رو از ریکاوری بردن تو بخش دیگه دردم کم کم ساکت شد بهم سرم زدن و یخ گذاشتن رو چشمام و من هی میگفتم این رو بردارین از رو چشمام😂 بعد یه کمک پرستار اومد برام شیاف بذاره کلی داد و بیداد کردم😂😂😂 یه چند قطره اب مقطر هم بهم دادن بعد از چند دقیقه با عرض معذرت خون بالا اوردم و همه لباسام و ملحفه ها خونی شد ولی حالم بهتر شد وقتی دوساعت از عملم گذشت یعنی حدود ساعت ۲:۳۰ بهم ابمیوه دادن ولی من از ترس اینکه حالم بد بشه نتونستم خیلی بخورم سرمم که تموم شد دوباره بهم سرم زدن و وقتی سرم دومی تموم شد پرستار بهم گفت باید راه برم دستم رو گرفت و یه کم من تو راهروی کلینیک راه رفتم بعد هم برگشتم تو اتاق و رفتم دستشویی وقتی از دستشویی برگشتم لباسام رو عوض کردم و نشستم رو صندلی پرستار اومد انژیوکتم رو باز کرد و وقتی داشت باهام حرف میزد که این حالت گیجی طبیعیه و کم کم خوب میشم دوباره بالا آوردم ولی نسبت به دفعه ی اول خیلی کمتر بود . پرستار گفت اگه دوباره حالت بد شد بهت امپول عضلانی میزنم منم از ترس امپول سریع پاشدم رفتم😁 و فک میکنم حدود ساعت ۳:۳۰ بود که سوار ماشین شدم و برگشتم خونه و وقتی رسیدم خونه دیگه سرگیجه نداشتم و میتونستم راحت راه برم . این بود شرح عمل من. تامام