به خاطر یه سری چیزا که تقصیر خودش بود با مامان بابام یکم درگیر شده بودن . پارسال .
امسال عید میخوایم بریم . میگه من دیگه هیچوقت نمیام خونه مامانت اینا . ده ساعت فاصله است .
من چیکار کنم آخه . امسالو خودم تنها برم . سال دیگ چی .
گفتم یعنی سالی یه بارم نمیخوای بیای .؟؟؟ گفت نه .
آخه مگه میشه نیااد .؟؟ وای دارم دیوونه میشم .
وا نیاد زسته
شما هم خونه خانواده ایشون نرو
ای بابا
هوووف شوهر منم اینطور بود ی سال کشید خوب شدن ولی باز همین طور حداقل سالی ی بار بریم...
توام‌خونه پدرش نرو
متولد 75این؟
اشتی میکنه کم کم
بذار یکم بگذره
فقط باهاش لج نکن با زبون نرمش کن
بگو اگه نیای منم دیگه هییییچ وقت خونه بابات نمیام
منم مشکل تورو دارم اما بلعکس
عزیزم اینکه شما هم اونجا نری حرف درستی نیست رابطه شما با خانواده همسرت جدا از رابطه ایشون با خانواده شمایت تو هر رابطه ای شخصیت طرفین حرف اولو میزنه اینکه شما چون اون نمیاد نری کاملا نادرسته باهاش صحبت کن که بیاد اگر نیومد نیاد حز زحمت که برا خانوادتون چیزی نداره حالا بیاد قیافه بگیره خوبه؟مدت مسافرت تلخ کنه!
