بال مرغ خریدیم . بیاین ببینیم اینا چیه توش . عکس . صفحه 3

عضویت: 1399/09/27

تعداد پست: 11645

این الان کجاش باله؟؟

دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهد شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين مي نوازد، آرام، آرام. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

1400/11/07

|

21:09

1 نفر لایک کرده اند ...

پرتقالتامسون

عضویت: 1400/02/29

تعداد پست: 9551

خب حبوبات که نیست سنگ و شن داشته باشه.مرغ هم که نهایتش یا گوشته یا استخون.قرص هم باشه دیگه تو بال مرغ کشته شده که جاسازی نمیکنن که.میدن مرغ بخوره تا زنده هست یکم جون بگیره وزنش زیاد شه ببرنش کشتارگاه.اینم همون غضروفه احتمالا

دختری از سادات هستم.بر دشمن مرتضی علی لعنت.ما بچه های مادر پهلو‌شکسته ایم.

1400/11/07

|

21:09

0 نفر لایک کرده اند ...

سوگلی_نینیسایت

عضویت: 1398/04/15

تعداد پست: 31989

احتمالا برا کبابی..چون بال مرغ کبابیش عالیه بنظرم

ما وقتی مرغ می‌خریم بال و گردنهاش رو برای کباب برمی‌داریم البته ما دوتا خانواده هستیم بعد دور هم کباب میکنیم میخوریم

اً

1400/11/07

|

21:10

2 نفر لایک کرده اند ...

دنیاجان

عضویت: 1397/04/27

تعداد پست: 6774

اینا همون غضروفه که موقع پاک کردن و تیکه کردن جدا شده

دخترم ما خیلی منتظرت بودیم مخصوصا خواهرت ولی تو پیش خدا رو دوست داشتی هیچوقت اون روی ماهت رو فراموش نمیکنم😔

1400/11/07

|

21:10

1 نفر لایک کرده اند ...

قندونی

عضویت: 1397/02/09

تعداد پست: 8070

مطمئنی

بله

بچه ها سلام...🙋‍♀️

1400/11/07

|

21:10

0 نفر لایک کرده اند ...

نگارمهدوی

عضویت: 1400/03/23

تعداد پست: 1544

قرص نیست خب اسی خودت ببین دیگه می دونی که قرص چجوریه ببین واقعا قرصه با نه

شاعری دیدم‌ هنگام خطاب،به گل سوسن می‌گفت«شما»🌺

1400/11/07

|

21:10

0 نفر لایک کرده اند ...

جودی_ابوت77

عضویت: 1399/09/27

تعداد پست: 11645

بال کبابی... ته دیگ بال روشم برنج.... بال تابه ای همه جورش خوشمزست

بال اسپایسی

دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهد شد كوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود برد من پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين مي نوازد، آرام، آرام. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

1400/11/07

|

21:10

0 نفر لایک کرده اند ...