احساس می کنم شوهرم داره بهم خیانت می کنه ,چه کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟

هر چی دوست دارین میتونین بارم کنین اما انقدر از این موضوع حرصم میگیره که دست خودم نیست
اگه زن به شوهرش خیانت کنه مرد هم به فکر جذاب کردن زندگی میافته؟

میشا جون آدما با هم فرق میکنن و صد البته شرایط زندگیشون هم با هم فرق میکنه
من دو تا بچه دارم که از جونم بیشتر دوستشون دارم درست مثل خودت و همه ی مادرها
اما برای من خیانت فقط کنار طرف خوابیدن یا اسمش به عنوان زن دوم توی شناسنامه رفتن نیست خیانت برای من
یه جور دیگه تعریف شده همین اس ام اس هایی که میگی اگه من ببینم نمید نم در لحظه چیکار میکنم شاید هیچی نگم اما اون مرد برای من میمیره برای همیشه میمیره حاضر نیستم دست کثافتش به دستم بخوره وقتی باهمون دستها برای یه زن دیگه اس ام اس میزنه نمیخوام تحریکت کنم فقط خواستم اینو بدونی که تو این جور موارد نمیشه خیلی از دیگران کمک گرفت چون هر کس دیدگاه خودش رو داره و شاید الان به نظرت حرفای دیگران جالب باشه و بهش عمل کنی اما چهار روز دیگه نتیجه اش برات دلچسب نباشه به دلت خودت گوش کن یه کمی هم به عقل
چون اگه بخوای خیلی خیلی به قضیه منطقی نگاه کنی بعد از حل مشکلت به هر روشی
باز هم احساس کمبود میکنی چون از نظر عاطفی کار برای خودت نکردی
یکی میگه زندگیت رو زیبا کن جذبت بشه اونو ول میکنه سراغ هیچکس دیگه نمیره اگه شش ماه دیگه این اتفاق افتاد و احساس کردی دیگه بهش علاقه نداری چی؟ اگه به پدر شوهرت گفتی و در کمال ناباوری بهت گفت برو خجالت بکش خوشی زده زیر دلت ما از این چیزا تو فامیلمون نداشتیم و نداریم و پسر من اهل این حرفا نیست و من اون خانوم رو خوب میشناسم شوهر داره و هزار تا چیزه دیگه بارت کرد چی؟ اگه جیغ و داد راه انداختی و شوهرت تو چشمات نگاه کرد گفت آره اصلا زن گرفتم به تو چه ناراحتی برو اونوقت چی؟
یه چیزی رو بهش توجه نمیکنی اونم اینکه شوهرت اگه واقعا مورد اخلاقی داره و داره بهت خیانت میکنه بحث امروز و دیروز نیست بهت قول میدم از همون شب عروسیتون پیچش هرز بوده چون مردی که نتونه چند ماه بدون رابطه ی جنسی تحمل کنه و این همه لطف زنش رو و سختی های بارداری و زایمان رو نبینه و حتی به عشق بچه اش هم به زندگیش وفادار نمونه شک نکن که مرد سالمی نبوده و نه هرگز سالم میشه حتی اگه خودت رو شکل هالیوودی ها درست کن و از گرمای زندگیتون بشه کباب درست کرد باز هم خیانت میکنه

من به عنوان یک دوست مجازی حرفهای منطقی و صحیح مامان علیرضا رو تائید می کنم و از اینکه به خودمون به چشم ابزار نگاه می کنیم واقعاً متاسفم
من هم اگر فقط حس کنم همسرم به کس دیگه فکر می کنه حتی یک لحظه درنگ نمی کنم و برای همیشه ولش می کنم چون برای خودم و شخصیتم ارزش بالایی قائلم.
وقتی قلب طرف جای دیگه است یعنی به من تعلق نداره و من هم دلم نمی خواد خودم رو به کسی تحمیل کنم.
اما در بعضی مواقع به خاطر شرایط خاصی که بعضی از خانم ها دارند شاید ناچار به تحمل باشند؟؟؟؟
برای همین این موضوع نسبی است و نمی توان برای همه یک نسخه پیچید.
موفق باشید.

میشا جان. انشالله که مشکلت به زودی حل خواهد شد اما واقعا من نمی دونم چی بگم به این مرد های به ظاهر مرد. راستش من کاملا با حرف های مامان علیرضا موافقم. کسی که بخواد خیانت بکنه باور کن اگهزیباترین و خوش هیکل ترین زن دنیا روهم داشته باشه باز هم چشمش دنبال زن های دیگه است. نمونه اش یکی از اقوام خودم که با اینکه زنش از نظر اینکه کاملا همیشه به ظاهرش در حد عالی میرسید اما شوهرش یکسال مخفیانه با یک خانوم دیگه ارتباط داشت که بعد که موضوعش علنی شد زنه به همسر طرف گفته بود که واقعا عجیبه که شوهرت وقتی یکی مثل تو رو داره اومده سراغ من.

سلام دوستای گلم
یک ساعت دارم مطالب این تاپیک رو می خونم
راضیه جان منم وکیلم شوهرمم وکیله حرفات خیلی قشنه
مامان علیرضا جان حرفای شما هم قشنگه ولی هیچ وقت هیچ کس نمیتونه در موقعیت دیگران باشه
ولی اگه واقعا خودتون تو همچین شرایطی باشین چیکار می کنین
بذارین منم از داستان غم انگیز اما واقعی زندگی خودم بگم چون منم یکی از بدترین نوع خیانت همسران رو در زندگی خودم چشیدم
ما زنها چون خودمون احساساتمون ایجاب میکنه فکر میکنیم مردها هم مثل ما فکر می کنن
منم یه پسر 15 ماهه دارم
توی ماه رمضون فهمیدم که شوهرم با وجود روزه گرفتن و نماز خوندن و... با یه زن هرزه که دانشجوش بوده ارتباط داشته
نه به تازگی بلکه قبل از اینکه با من ازدواج کنه با اون هرزه دوست بوده و دوستیشون تا اون موقع ادامه داشته و کارشون به رابطه جنسی و کثافت کاری کشیده
خیلی اذیت شدم این فقط یه حرف نیست کسایی که این درد رو چشیدن می فهمن من چی میگم
هرکاری که فکر کنین کردم فقط آبروریزی و سروصدا نکردم تا زمانی که اون زنک خودش اقدام به افشا گری و آبروریزی کرد
اون می خواست هرجور شده من طلاق بگیرم تا بتونه با شوهرم ازدواج کنه
ولی من موندم ....... چه موندنی
هنوز هم دارم زجر می کشم
ولی قضیه اونا
دختره مطلقه بوده خودشو آوزیون کرده شوهرم هم گفته بد نیست با یکی دیگه ارتباط داشته باشه
ولی تا همین الان به هیچ عنوان زیر بار رابطه سکس نرفته باهاش
خیلی کارا کرده برای جلب رضایت من خیلی کارا خیلی وقتا بحثمون میشه ولی اون کوتاه میاد
من هنوز شک دارم که رابطشون تموم شده باشه
چون اون زنه تقاضای پول کرده
اینجور زنا بیشتر به خاطر پول و هدیه و ... آویزون مردا می شن
اما از خودم بگم
شوهرم یه بیماری پوستی داشت که به من هم منتقل شده
کلی رفتم دکتر آزمایش نمونه برداری
ولی هنوز به نتیجه نرسیدم
همه اینا رو گفتم که بگم نه سروصدا نه بلوا نه آرتیست بازی نه ترک خونه هیچ کدوم درست نیست
من الان میگم کاش اون روز نمی رفتم اون زنیکه رو ببینم
فقط و فقط برای خودتون ارزش قائل باشین خیلی زیاد
برای انسانیت برای زن بودن
من شوهرم رو به خاطر خدا بخشیدم و بهش گفتم که هیچ وقت از قلبم و ذهنم پاک نمیشه ولی به خاطر خدا به خاطر پسرم که نمی خوام آینده اش تباه بشه باهات میمونم ولی نه تحت هر شرایطی
گفتم اگه بار دیگه ای در میون باشه
و من فقط شک کنم اون وقت بدون هیچ مقدمه و هیچ حرفی بچمو برمیدارم و می رم جایی که دست هیچ کس بهم نرسه
و میدونه که این یه تهدید نیست این کار رو می کنم

با این مقدمه می خوام بگم که بشین با شوهرت اتمام حجت کن
وارد کردن دیگران در زندگیت یعنی اینکه نمیتونی خودت زندگیتو جمع کنی از دیگران کمک می خوای و این یعنی آتو دادن دست مردت
اینجوری بهش می فهمونی که عرضه نداری خودت مشکلت رو حل کن
من تمام این قضایا اتفاق افتاد نذاشتم خانواده ام بفهمن
وقتی هم غیر مستقیم فهمیدن نذاشتم کسی دخالت کنه
با دختره هم هیچ فایده ای نداره حرف بزنی کاملا (کاملا) اشتباهه
فقط و فقط شوهرت اونم نه از در تهدید در بیا و نه از در تحقیر و نه از در مصالحه
فقط بشین سنگاتو واکن در موردز همه چیز حرف بزن
در مورد خودت و آینده بچه ات
در مورد آبروش
در مورد رابطه عاشقانه خودتون
من تو این مدت کاری کردم که اگه ثانیه تو فکر باشم شوهرم سریع متوجه می شه و سعی میکنه منو از فکر دربیاره
ولی از قدیم گفتن آبی که از کوزه ریخته دیگه جمع نمیشه
برای من شوهرم دیگه اون آدمی نیست که عاشقش بودم
دیگه احساسم به غلیان درنمیاد برا بوسیدنش برا بغل کردنش
برای محبت کردن بهش
ولی امیدوارم همه چی درست بشه
و این رو بدون اگه شوهرت خودش مرض داشته باشه باید خودش درست بشه
تو چند تا از این نوع رابطه رو می تونی با کمک دیگرون و حل کنی
ممکنه از این به بعد اصلا نفهمی و اون اینقد زرنگ باشه که رابطه اشو بیرون جمع کنه و تو اصلا متوجه نشی
ولی دوستم میشا جان صبر کن
تجزیه تحلیل کن
و هر کاری می خوای بکنی تمام جوانب رو در نظر بگیر
به توصیه من که کاملا دلسوزانه است و در نتیجه یک تجربه به دست اومده هم دقت کن

سلام مریم گل

کجایی دلم برات تنگ شده

سلام مامان عرشیا جون
همین دور و برا
تو خوبی؟

منم با نظر دوستامون موافقم.
من و شما که تو این شرایط نیستیم اصلا نمی تونیم راهنمای خوبی باشیم.
من هم ممکنه در مورد چیزی که تو زندگیم الان نیست خیلی خیال بافی کنم اگر شوهرم مثلا دست بزن داشت حتی 1 ثانیه هم نمیموندم و ..ولی اگر خدای نکرده تو اون شرایط قرار بگیری و باید به فکر بچه و آبرو و مشکل مالی و تنهایی و بی پدری بچه و ..... باشی میبینی چیزی که تو ذهنیتت بود الان با چیزی که واقعیت داره فرسنگ ها متفاوته.

سلام به میشا جون و همه دوستان
من مشاور نیستم اما قبل از ازدواج خیلی مطالعه کردم
مشکل زنهاو دخترای ایرانی اینه که هیچی هیچی و واقعا هیچی از ازداواج، زندگی مشترک، رابطه جنسی، آناتومی جنسی مردا و . . . نمیدونیم و میخوایم تو این دوره و زمونه یا به سبک مامانامون شوهرداری کنیم یا مثل خیلی از زناهی هم دوره خودمون قربانی طلاق و بدبختی بشیم.
بابا من نمیدونم چرا بعد از ازدواج همه رابطه عشقولانمونو با همسرمون قطع می کنیم؟ و مثل زنهای احمق گذشته به خونه داری و بچه داری و تمیزکاری و غر زدن و حرف مادرم و حرف مادر شوهر و خواهر شوهر . . . هزار چیز مسخره که مخرب رابطه عاشقانه ست می پردازیم؟
اگه مثل دوره نامزدی تا آخر عمر اس ام اس عاشقانه به همسرمون بدیم به کجای دنیا بر میخوره؟ والا به خدا مردا بیشتر از ما زنها به عشق و محبت ورابطه عاشقانه احتیاج دارن و اهمیت میدن.
چرا تو دوره بارداری باید رابطه جنسیمون قطع بشه بابا مگه رابطه جنسی فقط نزدیکی از طریق دخول کردنه؟ ببخشیدا صریح حرف میزنم ولی این همه راههای مختلف برای ارضاء جنسی هست چرا یکم مطالعه نمی کنیم؟ ادعامونه که هممون تحصیلکرده ایم اما هیچی بلد نیستیم!!
واسه چی آخه زن وشوهر باید از هم سرد بشن، اونم مردا که تا یه دست بهشون می زنی آماده سکسن؟ غیر از اینه که ما زنها سرد میشیم؟
چرا ما زنها شروع کننده رابطه جنسی نیستیم؟ اغلب مردا به خاطر غرورشون شروع نمیکنن اما اگه بری سمتشون توی 2 دقیقه . . . آخه توروخدا اگرم خودتون میل جنسیتون کمه یه برنامه ریزی کنید حداقل شوهرتونو هر 2روز یه بار تخلیه کنید. چرا ما زنها مثل یه فاحشه برا شوهرامون رفتار نمیکنیم؟

ببین دوست من
من با نظرات راضیه و مریم کاملا موافقم
شما اگر هنوز همسرتو دوست داری و اگر هنوز به زندگی مشترکت علاقه مندی باید تلاش کنی تا حفظش کنی
کولی بازی و دنبال دختره افتادن و به خانواده ها گفتن الان جایزنیست
نظر منم اینه که
1. وقت همسرتو کاملا پر کنی یعنی از صبح که میخواد بره بدونه که شب یا عصر یا فردا چه برنامه ای دارید مثلا پارک قدم زدن رستوران . . . خرید (اینکار باعث میشه هم وقتش پر باشه که دنبال سوژه نگرده هم جیبش خالی باشه که بازم دنبال سوژه نگرده)
2. به خودت برسی. معنی زن بودن خانه داری و بچه داری نیست معنیش اینه که نشاط و طراوت رو به خانه و بچه و همسر بتونی بدی پس در درجه اول خودت باید نشاط داشته باشی حتما برنامه های ورزش و.. . رو توی ساعتایی که همسرت سر کاره برای خودت درنظر بگیر و از مادر و مادرشوهرت برای نگهداری بچه کمک بگیر
3. اگر هم روزی از رابطه سرد میشی (که طبعا ما خانمها به دلایل هورمونی از این اتفاقها برامون میفته) میتونی با عرضه کردن خودت به همسرت و نیز ارضاء اون با استفاده از راههای مختلف جلوی سرد شدن رابطه جنسیتون رو بگیری. من واقعا معتقدم که برای هیچ مردی همسرش تکراری نمیشه(اگر درست و مداوم رابطه جنسی داشته باشن).
4. نکته مهم دیگه اینکه: حتما و حتما باید رو در رو و بدون رودر بایستی با همسرت در این مورد صحبت کنی، رابطه عاشقانه قبلاتون ، بچه تون ، زندگیتون، سختی هایی که کنارش بودی، شیرینی های رابطه تون رو بهش یادآوری کنی و اجازه بدی حرف بزنه، حتما باید دلیل این کارش رو بگه، اعتراف کنه،بذار از خودش دفاع کنه، ازت عذر بخواد، اما درنهایت باید طوری با سیاست بحث رو جلو ببری که محکوم میدان اون باشه و برنده تو،باید دست آخر متوجه عواقب کاری که کرده بکنیش، که مریم جون خوب توضیح دادن
(فقط بشین سنگاتو واکن در مورد همه چیز حرف بزن
در مورد خودت و آینده بچه ات
در مورد آبروش (آبرو برای مردا خیلی مهمه مخصوصا جلوی خانواده زن و همچنین در محل کار)
در مورد رابطه عاشقانه خودتون )
امیدوارم موفق باشی عزیزم و پیروز میدان

جدا به همه خانمها توصیه می کنم که کتاب " رازهایی درباره مردان" رو بخونن. نوشته "باربارا دی آنجلیس"
همه موفق باشید
(نه توی این تلویزیون ایران نه توی اون ماهواره، خاک بر سرشون، که هیچی از رابطه قشنگ زن و شوهری یاد نمیدن)

سلام....

منم میخام نظر بدم..

خیلی خوشحالم که میبینم نظرات دوستان اینقدر خوبه و ذهنها بازه

همه نظرات رو خوندم واقعا نمیدونم چی بگم

امیدورام هیچ کس این روزها رو به چشم نبینه . خیلی سختههههههههههههههههه

من اگر خدای نکرده یه روز همچین چیزی از شوشو ببینم دیگه هیچ وقت باهاش زندگی نمیکنم . مگه قراره چقدر عمر کنم که همش با شک باشه که ای وای الان کجاست وای الان تو بغل کیه

انشاله به زودی گلم شوهرت مثل س.. البته بخشیدا پشیمون بشه و برگرده

وقتی مطالب رومیخونم خیلی دلم برای خودمون میسوزه هیچکس نگفت اگه زبونم لال وروم به دیوار این خیانت ازیه زن سربزنه همین مرای هرزه وجامعه چی به سرمون میارن؟آبروریزی؟گرفتن بچه ازمادر؟طلاق؟سنگسار؟چقدربدبختیم ما