2777
2789
عنوان

به نظرتون شوهرم برام نقشه کشیده یا سرش به سنگ خوزده؟

| مشاهده متن کامل بحث + 151 بازدید | 58 پست
پریساجون خدا ازشون نگذره باهزار امید ارزو ازدواج کن اخرشم بیلن بریزن به هم خوب چرامارو گرفتین خودتون با پسرتون ازدواج می کردین دیگه چرا برا زندگی دختراتون سنگ تموم میذارید اما برا به هم ریختن زندگی پسرتون و ارامشو از عروس گرفتن مقاومت می کنید اخه خدا ازشون نگذره من که حلالشون نمی کنم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اره می گم مشکوکم دلیل دارم چون شوهرم همش نقشه می کشه با مامانش برعلیه من الانم خدامیدونه خواستش چیه به خدا اصلا حوشحال نیستم از این که ناهاریابیرون یا خرید میرم چون دلمو شکستن
نبخشیدمش سعی کردم کنار بیام هر روز که از خواب پامیشم بیشتراز روز قبل دلگیرم چون اون روزا مثل کابوس باهامه تنهاموندم بزرگترین ض ربه زندگیم بود قسم خورد روز مرگ مادرش تلافی کنم هربار که نگاش می کنم تو دلم نفرت میبینم نه عشق فقط زندگی می کنم عادی ازچشم افتاده
منم خانواده شوهرم برای مراسم فوت پدرم نیومدن حتا تسلیت هم نگفتن منم از اون موقع باهاشون قطع ارتباطم هفت سالهههه
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام باقی میمونه (دلم براش خیلی تنگ شده خیلی......)
برو خوش باش اون پولم برای خودت خرج کن اگر بعدن دیدی چیزی ازت میخواد محلش نذار و کار خودتو بکن
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام باقی میمونه (دلم براش خیلی تنگ شده خیلی......)
اخه من تا اعتراضی بکن یا دعوا مون بشه شوهرم مثل یه زن وسایلاشو جمع می کنه از خونه میره اون موقع هم اعتراض کردم که چرا به حرف مامانت تنهدم گذاشتی اونم از خونه وسایلاشو جمع کرد رفت
اره از اول که دیدم افسارش دست خانوادشه 1سال بعد منم شروع کردم براخودم پول جمع کردن پنهونی در ظاهر هم تا تونستم به زورهم شده طلا خریدم گفتم اگه مشکلی پیش بیاد حداقل بی پول نباشم بره
نه اسمان جون تا کی سرخم کنیم سواربشن زندگی خودمونه حق انتخاب و تصمیم داریم فقط 1روز بیان وبرن به شوهرم گفتم 4سال بسمه می خوام با دخترم و تو با ارامش زندگی کنم اما اگه نمی تونی زندگی تو جمع وجورکنی برو باخانوادت بمون محکم حرفمو زدم از بس رفته دیگه ترسی ندارم دیگه ساکت شد نگفت بیان یاچیز دیگه
من 10تومن بانک دارم نزدیک 15تومن طلا داشتم که الان خانوادمم خریدن زیادترشده هدفم اینه نزدیک 50تومن جمع کنم یه خونه کوچیک بخرم اصلا قدیمی مهم نیست کجاباشه بعد راحت برا 20سال بعدم براخودم یه سرپناه داشته باشم از این مردایه امروزی مامانی براما اب و نون واینده سخت بشه
من رفتم فعلا باز میام می خونم فداتون فقط اینو بگم قسمتمون این بوده ولی ایندمون باید فرق بکنه پس دست بجونبونین حتی کم هم شده باشه پس انداز بکنین و روزمبادا جلو هیچ کس دست دراز نکنیم فعلا دوستای گلم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز