همسرم به مادرش همیشه وابستگی خاصی داشته و دارد. ولی هیچوقت منو جلوی اونا خورد نکرده و در عین حال هیچوقت هم به من جلوی اونا بها نداده. 12 ساله ازدواج کردم و حالا مادرشون به علت سرطان اناپللاستیک تیروئید عمل کردن و 2 ماهی است که icu و بودن و حالا هم که اومده تو بخش همسرم شبانه روز داره ازش مراقبت می کنه. فقط چون من دلم براش میسوزه چند دفعه ای هم من رفتم.
پدر و تنها خواهرشم هم 2 ماهی است که خانه من هستند و وقتی از اداره میام خونه باید غذا درست کنم. چون به گفته پدر همسرم، دخترشون افسردگی شدید داشته و حالا همینکه رو پا است کافیست و نباید انتظاری ازش داشته باشم.
پهلوی مادرشم نمی تونه بمونه، چون توان و طاقت انجام کارهاش مادرش را با وجودی که 40 سالشونه ندارن.
پهلوی مادرشم نمی تونه بمونه، چون توان و طاقت انجام کارهاش مادرش را با وجودی که 40 سالشونه ندارن.
دخترم نزدیک 6 سالشه و از پیش دبستانی موندش به خاطر این اتفاق. ادارم هم به جنوب شهر منتقل شده و خودمم ساکن منطقه 1 هستم. همسرم الان هیچ مسئولیتی در قبال ما نمی تونه داشته باشه. من ماندم و این بچه
به خواهرش هم گفتم می تونی بعد از ساعت 12 که بچه تعطیل می شه و داداشت بیمارستانه دخترمو نگهداری، به صراحت گفت نمی تونه.
در عین حال هم چند دفعه ای از دهن دخترم هم شنیدم که روی دستش زده
به خواهرش هم گفتم می تونی بعد از ساعت 12 که بچه تعطیل می شه و داداشت بیمارستانه دخترمو نگهداری، به صراحت گفت نمی تونه.
در عین حال هم چند دفعه ای از دهن دخترم هم شنیدم که روی دستش زده
خدا بهت صبر بده
ایشالله که مامان شوهرت هم زودی خوب بشه
ایشالله که مامان شوهرت هم زودی خوب بشه
چراپدر شوهرت ودخترش نمیرن خونشون
واقعا" نمی دونم از کدوم بعد زندگیم حرف بزنم. قبل از این موضوعات هم همسرم سرگرم ساخت و ساز بود که من بهش قول داده بودم برای این پروژه پشتش هستم و با فراغ بال به کارهاش برسه و من مسئولیت خونه را بعهده می گیرم. بشرطی که در آینده در شرایط بهتری زندگی کنیم و به ما بیشتر رسیدگی کنه که درست هنوز کار ساختمان تمام نشده این موضوع پیش اومده و تو خونه نوساز من چند نفر داریم زندگی می کنیم.
خدا بهت صبر بده. ایشالا عوضشو ببینی.
خدا بهت صبر بده. ایشالا عوضشو ببینی. 
میشه برید خونه پدر شوهرتون؟ اونجوری کارت سبکتر نمیشه؟
حالا هم برای راحتی من قراره برن طبقه سوم که فکر می کنم کارم دربیاد و این نوع زندگی کردم تا آخر زندگی مشترکم ادامه خواهد داشت. چون هیچکدامشون از پس خودشون بر نمی یان و این نوع سرطان هم ظاهرا 5 ماه بیشتر طول نمی کشه
خدا کنه قدر بدونن
مگه تو یه ساختمون هستین؟
مگه تو یه ساختمون هستین؟
خدا بهت صبر بده
شوخی نیست آخه 1 روز 2 روز هم نبوده
کاش همسرت هم قدرتو بدونه
ولی مطمئن باش عوضشو میبینی
شوخی نیست آخه 1 روز 2 روز هم نبوده
کاش همسرت هم قدرتو بدونه
ولی مطمئن باش عوضشو میبینی
نمیدونم چی بگم
خیلی شرایط سختی دارن خیلی
خیلی شرایط سختی دارن خیلی
آخه اونا خونشونو که تو امیرآباد شمالیه دادن برای ساخت و حالا تهرانسر می شینن و راهش تا بیمارستان دوره و میگه همسرم باید ببرتش و بیاره. بعدشم چون دخترشون نمی تونه مرتب غذا درست کنه تکیه شون به منه.
دخترمم هم دلش می خواد تو خونه خودمون باشه.
دخترمم هم دلش می خواد تو خونه خودمون باشه.
کارگربگیر هفتهای دوبار حداقل .
از فامیلهای مادر شوهر پدرشوهرت کمک بگیر.
از فامیلهای مادر شوهر پدرشوهرت کمک بگیر.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز