سلام،بچه ها خواهر شوهر من دو سال از من بزرگتر و مجرد بود موقع ازدواج من این بشر با خواهر کوچکش یعنی هر کاری کردن که دوره نامزدی ما رو زهر کنن...کلا شوهر من۲قلم رو بعنوان شیربها یا همون کمک جهیزیه خرید فرش و تلویزیون بعد موقع خرید فرش پدرشوهرم نذاشت فرش آشپزخونه بخره یا پادری بخره گف اونا رو ننوشتیم تو برگه توافق یا مادرشوهرم انگشتری که موقع مرگ مادربزرگ همسرم داده بود به نامزد آینده نوش رو نداد کف به من داده دلم نمیخواد بدم...خلاصه خ کارا کردن بخدا اصلا منو حساب نمیکنن تو جشن تولداشون یا مهمونیاشون انگار نه انگار یه دونه عروس بیشتر ندارن...
بعد چند هفته پیش خاستگاری خواه شوهرم بود شوهرم رفت تا قبل شروع خاستگاری هم به من نگفته بود با پیام خبر داد موقع خاستگاری...نمیدونم چرا دوس ندارن تو جنعشون باشم هم خدایی چهره و قیافه معقولی دارم هم تحصیلکرده هستم و شغل خوبی هم دارم
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
راستش من خ نارحت شدم این بار چندم بود انگار حسابم نمیکردم چون مراسم ختم مادربزرگم هم نیومدن الان من تصمیم دارم مراسم خودمونی که بله برون ولی کوچیک گرفتن واسه کرونا رو نرم چون حس میکنم خ سبک میشم با رفتن انگار هر وقت اراده میکنن من هستم
من کرونا داشتم کادر درمان هستم تو این مدت نکردن یه بطری آبمیوه بگیرن بفرستن واسه من...حتی پیرسون رو هم بردن پیش خودشون من دوره قرنطینه تک و تنها بودم...الان خواهرشوهرم و شوهرم گیر دادن که نه باید بیای نمیشه ما مراسم تو بودیم منم گفتم خب داداشت میاد جبران میشه
واقعا نظر تو هم همینه؟!میگم الان فکر میکنم حسودم ولی مهم نیس بذار هر طور میخوان فکر کنن من الان تا میگه باید بیای دلشوره میگیرم اشکام میاد چرا باید خودمو بی ارزش کنم آخه
خداییش من نمفهمم خانواده های شوهرا چرا اینجوری رفتار میکنن ...اصن مرض دارن انگار ...همه هم مثه همن ا ...
واقعا همه اینطوری هستن؟ولی من تو همکارام میبینم آنقدر باهاشون گرمن انگار خونواده خودشون هستن ولی من هر کار بگی کردم که این رابطه گرم سه ولی نشد یعنی نخواستن