چهل و‌پنج روزه زایمان کردم اصلا هیچ تعهدی نداره تو خونه بمونه خسته شدم واقعا شبا همش میره گیم نت با دوستاشه تا صبح نمیاد سی سالشه من ۲۵ دوتا پسر دارم دوسال و نیم اولیه
حتی حاضر نیس برا اون وقت بزاره گفت دومیو بیار کاراش با من کمک میدم الان یادش رفت تنهامون‌میزاره میره تا صبح دومی هم کولیک داره بریدم دیگه 😔خانوادشم میدونن از اونا هم متنفرم ب بهونه دلسوزی برا من تو همه چیم دخالت میکنند
وای چه سخت
باهاش حرف بزن خب
کدوم گیم نت تا صبح بازه اسی چقد ساده ای
وای نزار بره 😮
مگه بچه 12 سالس باهاش حرف بزن درست نشد چندتارو رو کار کن این چه وضعیه
دلسوزی که نشد راه حل...
چه سخت کسی کمکت نیست؟مادری خواهری
جدی برخورد کن
اگه نمیتونی شکایتش به خانوادش کن به بابات بگو بیاد حرف بزنه
یعنی چی ک شبا نمیاد
منم شوهرم 12ازسرکار اومد 12:30هم با دوستش رفت خونه ی اون دوستش چیزی هم بپرسم متهم میشم 😤😤😤حالا من بخوام برم پیش دوستم آقا نمیزاره
وای الهی خواهر
منم امشب از شوهرم کلی ناراحت شدم تازه عروسم اما تعطیلات رفت پیش خانواده اش منو نبرد
چقدر مردها بیخیال هستن اصلا درک ندارن دل میشکونن
اسي خدا كمكت كنه من ديدم شوهرم بي مسئوليته ديگه پرونده بچه دوم رو بستم چون خيلي اذيت شدم سر تنهايي بزرگ كردن
