به داروهام نگاه میکنم امیدمو ازشون بریدم قضیه کارمم که بوسیدم گذاشتم کنار کلا تا ببینم خوب میشم یا نمیشم ۸ روز که ۸ سال میگذره تا برم دکتر داروهارو پرت کنم توصورتش و بگم خانوم متخصص تجربه ی ۲۰ سالتون مارو علاف کرده سه ماهه و بیماری هم آخ نگفته(کرونا نیست) یعنی به ۸ تا بسته پودر لاکتول و پماد دپانتکستولول که نگاه میکنم نا امید عالمم که این دوتا درمان کنن .....
دلم گرفته کلا پاییزه دیگه از صبح تا شبش انگار درو دیوارم با بغض نگاهم میکنه