خانمهایی که فرزند دبستانی دارین میشه یه لحظه ؟؟؟؟؟؟؟؟

خواهش میکنم عزیزم

اسفندى جان ایده ى دومت

حتما یه طرح تشویقی درست کن که بچه ها در درست کردنش شریک باشن خیلی موثره

همیشه سعی کن برای تزیین کلاس از همه اولیا استفاده کنی ( همه یا هیچ کس) این تو روحیه بچه هایی که اولیاشون مشارکت نداشتن تاثیر بد میزاره و وسیله ای میشه برای فخر فروختن اونایی که اولیاشون مشارکت داشتن اگه نتونستی فقط خودت انجام بده

طرح تشویقی در مدارس اجباریه و باید معلمین در کلاسشون داشته باشن مثلا یه درخت میکشن میوه هاش سیبن و روی هر سیب عکس یه نفر رو میچسبونن و هر وقت امتیاز خوبی آورد یه ستاره کوچولو یا یه علامت رو اون سیبه میزارن تا مشخص بشه کار خوبی کرده یا درسشو خونده

میتونی از نظر شخصیتی چند تا طرح تشویقی درست کنی مثلا یکی برای بهداشت فردی - برای درست رفتار کردن با همکلاسی ها و دوستان و ...

ببخش من چند دقیقه کار برام پیش اومد معلم خوب باید عاشق کارش باشه نه برای مسایل مالی تو این کار اومده باشه انتقاد پذیری خیلی مهمه خلاقیت داشته باشه و به مناسبتها توجه کنه

چه تاپیک جالبى و در عین حال مفید ... میتونیم این ایده ها رو به معلماى بچه هامون پیشنهاد بدیم تا اونا هم استفاده کنن البته اگه دوستان راضى باشن 😉😊 راستش من بچه مدرسه اى ندارم دخترم امسال پیش دبستانیه اما خب از الان که داشتم براى دبستانش تحقیق میکردم یکى از دبستانا خیلى کاراى جالبى رو انجام میداد منم همون دبستان رو انتخاب کردم و الان هم میخوام از کاراى معلماى اون دبستان بگم ! البته میدونم بعضى از کاراشون رو شاید شما هم دیده باشید اما با این وجود میگم 😏 بیشتر نحوه ى املا گرفتن معلم کلاس چهارمشون نظر منو جلب کرد 😁😜 معلم کلاس چهارمشون املا رو به صورت هاى مختلفى میگرفت مثلا : املاى توپى ! : از این توپ پلاستیکى ها که کوچولو هستنا که توى استخر توپ هست ، تهیه میکردن . بعد معلم با ماژیک روى هر توپ یه کلمه مینوشت ... بعد به صورت تصادفى اسم یه شماره از دفتر کلاسى رو میگفت ( مثلا 16 ) دانش آموزى که شماره 16 هست بلند میشه ؛ معلم توپ رو به طرف اون پرت میکنه ... بعد اون دانش آموز کلمه رو با صداى بلند میخونه تا بچه ها تو دفترشون بنویسن ... اما ... معلم اون کلمه رو به صورت غلط مینویسه روى توپ و دانش آموز 16 باید اون کلمه رو پاک کنه و درستش رو بنویسه ! بعد هم توپ رو براى معلم پرت میکنه تا معلم بفهمه که اون تونسته درست کلمه رو بنویسه یانه !!!! املاى آبى : معلم به بچه ها میگه که هر کدوم از خونه یه قوطى آب معدنى بیارن ؛ بعد موقع زنگ املا اونا رو میبره تو حیاط مدرسه و بچه ها رو به چند گروه تقسیم میکنه و بهشون میگه که قوطى ها رو پر از آب کنن ... معلم یه کلمه رو میگه که بچه ها با آب رو زمین بنویسن ( مثلا کلمه ظاهر ) بعد از هر گروه یه نفر میاد و کلمه ى ظاهر رو جلوى گروهش مینویسه و به همین ترتیب بچه هاى دیگه میان و ....) املا با استفاده از بینایى : معلم سر جاش میشینه و به صورت لب تکونى یه کلمه میگه بدون اینکه صدایى در بیاره ... بچه ها باید با استفاده از بیناییشون کلمه رو حدس بزنن و بنویسن . املاى هوشى : این املا رو حتما همتون شنیدید که معلم چند کلمه رو پاى تخته مینویسه و به بچه ها یه زمانى میده که کلمه ها رو حفظ کنن ( نه به ترتیب ) مثلا ربع ساعت ... بعد از ربع ساعت یه پرده رو تخته میکشه و میگه هر کلمه اى که یادتون بود رو بنویسین ! اگر دقت کرده باشین هدف از این املاها فقط گرفتن املا نیست ... بلکه تو زنگ املا بچه ها هم تفریح میکنن هم چیزاى دیگه شون تقویت میشه 😌 یه چیز دیگه هم این بود معلم میومد در هفته یک زنگ اخر رو تعیین میکرد که بچه ها تو اون زنگ اصلا درس نخونن ... یعنى همون زنگ آزاد معروف خودمون ... تو اون زنگ معلم هدفش این بود که به بچه ها یاد بده از وقتشون درست مصرف کنن !!! معلم به بچه ها از قبل میگفت که بچه ها تو این زنگ شما هر کارى دلتون خواست میتونید بکنید ... برید کتاب خونه کتاب بخونید ... دور هم بشینید و حرف بزنید جوک بگید و بگو مگو کنید ... یه گل یا گیاه بکارید ... برید ازمایشگاه یه آزمایش جدید بگید ... بازى کنید و ....! من از این ایده هم خوشم اومد ! شاید شما فکر کنید ایده ى خاصى نیست و مثل زنگ تفریحه اما تو زنگ تفریح بچه ها بیشتر میرن طرف تغذیه یا بازى اما معلم تو این زنگ هدفش اینه که به بچه ها یاد بده که از یه وقت درست استفاده کنن :) و قبلا به بچه ها این هدف رو میگه تا بچه ها هم همون هدف رو تو اون زنگ داشته باشن 😇 یه چیز دیگه جالب هم این بود که معلم هر ماه ( البته اگه اشتباه نکنم ) یه زنگى رو مخصوص نگه میداشت که به بچه هاى راه هاى درست زندگى کردن رو یاد بده ... اول یه داستان با یه موضوع براى بچه ها میخوند ! بعد درموردش با بچه ها بحث و گفت و گو میکرد . بعد داستان کاراى دیگه اى درمورد اون موضوع انجام میدادن . مثلا یه نفر یه نقاشى با اون موضوع میکشید . یه نفر خلاصه ى داستان رو ! معلم در اون رابطه هم لطیف میگفت هم معما در کل بچه ها هم یه زنگ شادى داشتن و هم یک زنگى که میتونست براى آینده و البته زندگیشون مفید باشه 😍 اگه یزاى دیگه اى هم یادم اومد باز میگم 👍

اوه شرمنده دوستان نمیخواستم خیلى طولانى بشه ولى میبینید که ببخشید تو رو خدا همش رو تو یه پست نوشتم تا تاپیک شلوغ نشه بازم معذرت ... ( ولى بخونید خیلى جالبه ها )