2777
2789
عنوان

دخترم پیش دبستانیه . اقدام کنم برای بچه دوم؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 320 بازدید | 45 پست
من اقدام کرده بودم قرار بود فروردین دنیا بیاد اما سقط شد نموند 😓 دیگه هم معلوم نیست کی بخوام اقدام ...


خیلی بد شد . ان شالله دوباره باردارربشی عزیزم . اره واقعا تو این شرایط خیلی سخته

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

یعنی میگم سقط نکنم؟😕😁

نمیدونم گرفتن جون یه آدم خنده داره یا نه 

معلومه سنت کمه همه چیزو به شوخی گرفتی 

اون الان یه انسانه داره تلاس میکنه برا تکامل بهتر 

پسر قشنگم خوش اومدی تو قلبم منتظر بوسیدنو بوییدنت هستم ارسلانم 
شما همین یه دخترو داری ؟؟ قصد اقدام نداری نظرت چیه؟؟

گفتم دیگه اقدام کردم ۱۱ هفته سقط شد ده روز پیش 

بعدشم شنیدم که سقط خیییلی زیاد شده ترسیدم 

پسر قشنگم خوش اومدی تو قلبم منتظر بوسیدنو بوییدنت هستم ارسلانم 
منم پسرم پیش بود دومی رو باردار شدم  سه روز بود رفته بود اول ب دنیا اومد خیلی سخت بود صبر کن


جدی  میشه بیشتر توضیح بدی؟؟ از چه لحاظ سخت بود؟؟ به کاراتو درسای بچه ت نمیرسیدی؟؟؟ بچه اولت از لحاظ روحی اسیب دید؟؟ رابطشون الان چجوریه؟؟ با این فاصله سنی مشکل ندارن؟؟

نمیدونم گرفتن جون یه آدم خنده داره یا نه  معلومه سنت کمه همه چیزو به شوخی گرفتی  اون الا ...

اخه خیلیا دل زدم کردم خب معلومه سنی ندارم😔

خاهر شوهرام همش دخالت میکنن ک‌چرا گذاشتن واسه بچه دومی باردار بشم

جدی  میشه بیشتر توضیح بدی؟؟ از چه لحاظ سخت بود؟؟ به کاراتو درسای بچه ت نمیرسیدی؟؟؟ بچه اولت از ...

راستشو بخوای تا دوماهگی خیلی سخت نبود چون کوچیکه بیشتر خواب بود بعداز اون سخت شد نمیتونستم درست بهش برسم الان پسرم چهارمه ولی خیلی بدخطه چون خودم خیلی بالای سرش نبودم از اول از نظر روحی هم چرا ضربه خورده همش میگه کاش خدا بهمون بچه نمیداد رابطشون خیلی خوب نیست دخترم اذیت میکنه داداششو اونم عصبی میشه گاهی میگم کاش زودتر اورده بودم فاصلشون کمتر بود بهتر باهم کنار میومدن

راستشو بخوای تا دوماهگی خیلی سخت نبود چون کوچیکه بیشتر خواب بود بعداز اون سخت شد نمیتونستم درست بهش ...

پسر منم سومه دخترم دوهفته دیگه دنیا میاد امید ب خدا...خدا کنه باهم خوب بشن..اینجوری سخت میشه

مبارکه به سلامتی . میتونم بپرسم چرا این همه فاصله انداختی

قرارمون با همسرم این بود ک تک فرزند باشه..ولی خوب صلاحدید خدا برای ما اینطور رقم خورده بود ک مامان بابای یه دختر جیگرم باشیم

قبول دارم  ولی  هم درس میخوندم هم شرایطش نبود چونودخارم وابستم بود منم به شدت تنهو بکدمو خ ...

ای جانم.بسلامتی.اقدامتو بکن انشالله براحتی باردار بشی عزیزم.

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز