2777
2789
عنوان

🔴my story🔴 یکم وقت بزارید بخونید 🔴

553 بازدید | 20 پست

سلام دوستان

شاید بیشتریتون منو بشناسید با کاربری قبلیم ک برنگشت @marjaniiii

 من از اول زندگیم براتون همه چیو تعریف میکنم

من ۱۹ سالمه سرطان معده دارم و روحیه‌م اولاش خراب بود ک دلیلشو میگم ولی الان خدارو شکر خیلی بهترم و بیشتر این حال خوبمو مدیون دوستام تو سایت هستم ک بهم حس خوب میدادن، روحیه میدادن، با حرفاشون آرومم میکردن ،برام دعا میخوندن 

خیلی دوستون دارم و مدیونتونم 

نمیگم کاملا خوب شدم ولی نسبت ب قبلا بهترم

بگذریم

........

من از بچگی خیلی مغرور و قد و کم حرف بودم

اهل گریه و این بچه بازیا هم نبودم اصلااااا

وقتی ک من بدنیا اومدم ی خواهر ناتنی داشتم ک ازم ۲ سال بررگتره و همیشه ی خدا هم دعوا داشتیم و داریم

مامانم میونه خوبی با من نداشت از اول کلا همیشه بهم زور میگفتن چ پدر و مادر و خواهر برادر 

ی داداش هم دارم ک ازم ۱۲ سال کوچیکتر و الان ۷ سالشه 

و کلا اون منو خیلی دوست داره درکم می‌کنه با این ک بچه ست و خیلی چیزا و نمیدونه 

من خواهرمو فقط دوسه سال اول دیدمش بعدش گذاشتن بهزیستی و تا چند ماه پیش اونجا بود

من واقعا دلم واسش میسوزه ک بچه ی طلاقه چند سال هم بهزیستی بوده خیلی چیزا رو ندیده ، نپوشیده ، ب اندازه کافی نَگَشته و.....

من خیلی درسخون بودم و الانم هستم 

کلا ی رفیق صمیمی داشتم و از اول ابتدایی تا الان باهمیم و مث خواهره برام

من دوران ابتدایی و ب راحتی گذشت خیلی خوب میخوندم 

و راهنمایی هم همینطور 

تا اینکه..........


خدا طُ رو فرستاد که هر وقت از همه خسته شدم ، ببینمت . . .👀❤

پای یکی اومد وسط من ۱۶,۱۷ سالم بود 

من خیلی دوسش داشتم خیلییییی

و همچنین اونم مثلا دوسم داشت و ادعای عاشقی میکرد

می‌گفت تا آخرش باهمیم ، تو مال من میشی نه کس دیگه و از این جور خزعبلات 

ما فامیل بودیم 

همه جا حرف ازدواج ما بود 

من بچه بودم ، خام بودم ، جوری باهام حرف میزد ک هردیقه میگفتم واقعا خوشبختم و اون روزا تو ابرا بودم از خوشحالی 

رفت‌وآمد داشتیم 

باهم کافه می‌رفتیم

منو کلاس میزاشت دنبالم میومد

برام ادکلن مارک می‌خرید 

منو خرید میبرد 

خیلی باهم خوب بودیم

تا اینکه متوجه شدم مشکوکه رفتاراش 

خیلی مشکوک 

و متوجه خیانتش شدم

گف ما ب درد هم نمی‌خوریم

تو لیاقتت بیشتر از منه ،حیف میشی دختر ب این خوبی 

ولی من از ته دلم دوسش داشتم 

وقتی رفت پشت سرش کلی گریه کردم زجه میزدم داد میزدم 

من افسردگی شدید گرفتم تا ۱ سال من افسرده بودم 

یعنی تاپارسال

هیچی نمی‌خوردم و تو سن ۱۸ سالگی شدم ۳۹ کیلو!!!!!!

همه میگفتن این مرجان . اون مرجانه؟؟؟؟؟

من مرده بودم 

شده بودم ی کوه یخ 

باهمه بدرفتاری میکردم 

داداشم و میزدم (خدا ببخشه منو دستش کبود بود)

قرص میخورم

کلاس نمیرفتم

تو خونه کار نمی‌کردم

درس رو بیخیال شده بودم 

شب و روزم شده بود قرص ،گریه ، خواب 

همین!!!!!


خدا طُ رو فرستاد که هر وقت از همه خسته شدم ، ببینمت . . .👀❤

تا اینکه بروز کلی خون بالا آوردم رو تختم

رفتم بیمارستان و کلی دارو نوشت آندوسکوپی کرد گفت ماه بعد بازم بیا 

و بازم رفتم و گفتن غده ریزی هست تو معدت

ی مدت قرص خوردم

دکتر گف احتمالا با عمل خوب بشی

عمل کردم جواب داد ولی کامل خوب نشدم هنوز

دکترم از هر لحاظ خوب بود هوامو داشت

و بروز ب بابام گفت من از مرجان خوشم اومده و با اجازتون میایم خواستگاری 

منم قبول کردم ک بیان و گفتم شاید قبلی رو بتونم فراموش کنم ، زندگیم ب کل تغییر کنه

ولی  وقتی اومدن کلی شرطو شروط نوشت رو کاغذ 

از من ایراد می‌گرفت و من جوابم منفی شد

و 

قرار شد ک شیمی درمانی شم 

موهامو از ته نزدم 

تا سرشونمه الان تقریبا ویکم بلند شده

ابروهامم پر شده

یکمی خوشگلتر شدم

من هفته پیش رو کلا خونه عمم بودم

همسایه عمم گفتش ک این دختره ماشالااااااااا بزنم ب تخته خیلی نازه اگه میشه واس پسرمون بیایم خواستگاری پسرمم چند وقته زیرنظر دار ه

عمم گف مریضه ها از الان بگم سرطان داره

اونم گفت همچین گفتی مریض فک کردم چیه 

ما هرچی باشه قبولش داریم پسرمون ک ی پارچه آقاست

حالا از پسرشون بگم :

۲۳ سالشه 

عینکی پوست سبزه و خیلی خوشگل

از لحاظ خانواده خیلی آبرو دارن و سرشناسن

دانشجوعه میکروبیولوژی میخونه و درکنار درسش داروخونه پرسنلِ 

اخلاقاشم ک فعلا نمی‌دونم قراره چند ماه باهم رفت و آمد داشته باشیم و همو بشناسیم

\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\

از شرایط فعلیم بگم :

کمی موهام بلند شده خوشگلتر شدم

و 

روحیه خیلی بهتری نسبت ب دوسال پیش دارم و کمی سرزنده تر شدم

ولی رفتار پدر مادرم همونطوریه 

هنوزم بهم زور میگن 

اتاق منو دادن ب خواهر ناتنیم😑😑😑😑

و با پدرمادرم صحبت کردم ک اتاق منو تمام کمال تقدیمش کردین نوش جانش ولی دیگه حق نداره بمن زور بگه و بهم سرکوفت سرطانی بزنه پس ی تخت واسش میگیرین میزاربن گوشه اتاقم و باهم ت ی اتاق

اونام اولش سرم داد زدن ک حق نداری اینطوری رفتار کنی باهاش و یکی خوابوند تو گوشم مامانم 

ولی بعد کلی فک زدن قبول کردن و الان باهم تو ی اتاقیم

و 

من قراره با این آقا پسرآشنا شم چندماه و بعد ببینیم چی پیش میاد

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

اینم داستان زندگیم

(((((((خواهشاً نگید دروغ میگی ک خودمو دار میزنم از دستتون)))))))

خدایی ی کامنتی چیزی بزارین

دستام شکست

آخر سر سوالارو ج میدم

ممنون ک وقت گذاشتین خوندین

خدا طُ رو فرستاد که هر وقت از همه خسته شدم ، ببینمت . . .👀❤

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ان شاالله ک بیماری تو باهمین روحیه قوی و خوبت شکست بدی و باقی مشکلات و با توکل ب خدا حل کنی و کنار بیای 

مکث کن، نفس بکش، اگر باید گریه کنی اینکارو بکن، ولی هیچ وقت نا امید نشو و به راهت ادامه بده.
ان شاالله ک بیماری تو باهمین روحیه قوی و خوبت شکست بدی و باقی مشکلات و با توکل ب خدا حل کنی و کنار ب ...

مرسی بابت دعای قشنگت ❣💕😍

خدا طُ رو فرستاد که هر وقت از همه خسته شدم ، ببینمت . . .👀❤

انشاالله خوشبخت شی 

راجب پسره حسابی تحقیق کن

میشه لطفا واسه خونه دار شدنمون و حل مشکلاتمون یه دعا یه صلوات یا هرچی که دوست داشتین انجام بدین 😊😊😊دوستای خوبم امیدوارم و از ته دلم میخواد شما هم به ارزوهای قشنگتون برسین و اگر مشکلی دارید برطرف شه😇😇😇
تا اینکه بروز کلی خون بالا آوردم رو تختم رفتم بیمارستان و کلی دارو نوشت آندوسکوپی کرد گفت ماه بعد ب ...

خوشحال شدم از اینکه داری با یک نفر آشنا میشی،، فقط احساساتی تصمیم نگیر، قشنگ رفتو امد کن تحت نظر خانواده و حسابی تحقیق کنین.. ان شاالله ک هرچی ب صلاحته برات پیش بیاد.. توکل ب خدا گلم

ان مع العسر یسرا

مکث کن، نفس بکش، اگر باید گریه کنی اینکارو بکن، ولی هیچ وقت نا امید نشو و به راهت ادامه بده.
خیلی یه جوریع خب مخصوصا اون قسمت ک دکتر ازت خاستگاری کرد

بس کن خواهشاً

دلم نمیخواد بخاطر شما اعصابم بهم بریزه باز ب معدم بزنه

خدا طُ رو فرستاد که هر وقت از همه خسته شدم ، ببینمت . . .👀❤

انشالله ک آرامش مهمون همیشگی زندگیت شه و صد در صد با این روحیه ی عالی ک داری بزودی بیماری رو شکست میدی...درمورد اقا پسر هم تحقیق کن حسابی.خوشبخت و شاد باشی عزیزم⁦❣️⁩

🤍🐼🥥
انشالله ک آرامش مهمون همیشگی زندگیت شه و صد در صد با این روحیه ی عالی ک داری بزودی بیماری رو شکست می ...

قربونت برم عزیزدلممممم💕❣💕❣💕❣

خدا طُ رو فرستاد که هر وقت از همه خسته شدم ، ببینمت . . .👀❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز