2777
2789
حسنا جان درسته رفتارهای همسر سالومه جان شاید وسواسی باشه ولی بر عکسش هم به همون اندازه وسواس زجر آوره.......

من نمیخوام مثل ایشون باشه حداقل کاری که بهش سپرده میشه قابل قبول باشه.........

باور کنید خسته شدم.

اینقدر هم غرور و اعتماد به نفس کاذب داره که قبول نداره...............

من اوایل خیلی اذیت میشدم ولی الان من هم تنبل شدم ............اونم من که زبانزد فامیل بودم توی تمیزی


یعنی طوریه که ناخدا گاه حواسم به سمتش میره..............


به مسائل خودش خیلی اهمیت میده همیشه شیک و مرتب و تمیز هر روز یک مدل لباس و تمیز و مرتب ولی برای کار خونه نه..............



مثلا تا دقیقه نود نون نمیخره تا توی اضطرار قرار بگیرم و خودم برم بخرم.............



راستی حسنا جان میشه در مورد رسوب سودا بیشتر توضیح بدی...............

من وقتی خونه کسی برم که تمیز نیست ثانیه شماری میکنم که سریع بیام بیرون....................


مثلا خونه یکی از فامیلهای همسرم دستمالی که برای تمیز کردن سفره میارن قبلش همه دست شو نو با اون تمیز میکنن یا همون لحظه دست بچه رو پاک میکنن دو دقیقه بعد باهاش سفره تمیز میکنن.......

و بعد به عنوان دستگیره آشپزخونه استفاده میکنن.سرسام میشم اینا رو میبینم............




بعد هم یکبار خونه خواهر شوهرم بودیم و بچه اش رو عوض کرد و پاهاش کثیف بود (با عرض معذرت)عوض این که ببره توی حموم بشوره اومد توی سینک ظرفشویی شست...

باورتون میشه من تا موقعی که از اون خونه بلند شدن موقع دست زدن وسایل آشپزخانه اون صحنه جلوی چشمم بود...... حالا مجبور هم بودم رفت و آمد داشته باشم............

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


همه تمیزا یه وجه اشتراک دارن اینکه همون لحظه کارشون رو انجام میدن نمیذارن روهم تلنبار بشه....افررررررررررین....ولی یثه سوال دارم وفتی میرین خونه دیگران که معمولی اند چه حسی دارین؟بدتون میاد یا براتون بی تفاوته؟
_______________

معمولی بودن بد نیست ...

شما نگفتی که به هم ریخته ... گفتی معمولی ... من به شخصه آدمای معمولی رو سالم تر میبینم ... هم از کت و کول نیفتادن و هم وسواس ندارن ...

تو کلاس یوگایی که میرم ، کلیییییییییییی خانوم هستن که میگن به خاطر وسواس ، تنگی مجاری نخاع و هزار و یک مشکل گرفتن ...

افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )
راستی حسنا جان میشه در مورد رسوب سودا بیشتر توضیح بدی...............
________________

کسانیکه بر اساس طبعشون رفتار نمیکنن ...

و چیزایی مثل غذاهای بیرون ، غذاهای خیلی قاطی پاتی وقاراشمیش ، و هله هوله و چای زیاد و ماست و قهوه و هر چیز سرد و کارخونه ای بیش از حد مصرف شه باعث میشه سودا در خون تولید شه ... در حالت عادی خون دارای بلغم و سودا و صفراست ولی یهو یکی از فاکتورهای خون بیشتر یا کمتر باشه به نقاطی از بدن صدمه میزنه ...

که امروزه شاهد وسواس ، افسردگی ، مشکلا رحمی ، نازائی و ... از این قبیل هستیم که همه نشانه ی سودای بیش از حد در نقاط بدنه ...

هر کسی سودا در بدنش یه جوری نشون میده خودشو ... یکی بواسیر میگیره ... یکی ناراحتی پوستی میگیره یکی روی مغزش اثر میزاره ... و دچار کم هوشی و کم حواسی یا وسواس و افسردگی میشه ...

تو تاپیک خودم در مورد ضد سودا زیاد توضیح دادم

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=109539&PageNumber=19
افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )
ضمنا کسانیکه سوداوی هستن بسیاااااااار دقیق و میلی متری کاراشونو انجام میدن ... طوریکه خودشون از درون زجر میکشن و به حساسیت بیش از حد خودشون واقف هستن ولی گاهی به دلیل نوع شغلی که دارن این دقت باعث پیشرفتشون میشه ... اما به مرور مشکلات زیادی میاد سراغشون ....

و افکار درگیر و ناراحتی دارن ... و کمتر یک جا میشینن و همش دوست دارن فکرشونو و بدنشونو درگیر کنن ... چه کاری بهتر از کار خونه !!!! درگیری زیاد داره ...

در اصل از خویشتن خویش فرار میکنن ... و شاید دیگران تشویقشون کنن و خوششون بیاد اما خبر از عواقبش ندارن ...
افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )
ساجده جان ...

حس همکاری رو باید در فرد ایجاد کرد ...

همسر من هم وقتی با من ازدواج کرد اصلاااااااا بلد نبود ، نه اینکه نخواد کمک کنه ، بلد نبود .. با وجود اون همهههههههه خواهر ، این دو تا برادر دست به سیاه سفید نمیزدن ...

خلاصه کم کم یادش دادم ...

غذاهاش خوب نیست خیلی ...

چند روز پیش اومده میگه بهم غذاهای خوشمزه یاد بده اتفاقه دیگه یا مثلا دستت تنگه خودم درست کنم !!! منم ازش استقبال میکنم ...

با شوخی و محبت و عشق بازی باهاش رفتار میکنم ....

تحمیل نمیکنم ... غر نمیزنم ... منفی نمیگم ... انتقاد هم نمیکنم ...

مثلا قبلا که جارو میزد گوشه هارو مثل من با لوله ی جار وبرقی کاملا تمیز نمیکرد ...

بعدش که تموم میکرد ازش تشکر میکردم ...

و غر نمیزدم ... منتها میدید که دوباره جاروبرقی رو برداشتم و دقت میکرد که چه جوری گوشه هارو هم تمیز میکنم ...

و بار بعد همون کارو کرد و گوشه هارم زد ... یا مثلا همیشه وسط کارش بهش میگم : عزیزم خسته شدی استراحت کن ... یا بزار کمکت کنم ...

اینجوری حس تحمیل بهش دست نمیده و بهتر انجام میده ...

قلق داره ... من قلقش دستم اومده ...

اولین مورد اینه که غر نزنی و انتقاد مستقیم نکنی ... و خطاهاشو غیر مستقیم مثل قضیه جاروبرقی من بهش بگی ...

گاهی هم مستقیم باید ازش بخوای کاری کنه چون متوجه نیست که باید این کارو بکنه ... اونا مثل ما درک نمیکنن ... چون زنونه بار نیومدن ...
افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )
من فکر کنم دارم وسواس میگیرم البته وسواسم فقط مربوط به آشپزخونه و دستشویی هست یه پسر پنج ماهه دارم و گاهی میشه که ذو سه روز اتاق خوابم به هم ریخته میمونه ونمیرسم مرتب کنم ولی حتما باید آشپزخونه و سرویس ها و روی میز های جلی مبل و ناهارخوری برق بزنه البته من هفته ای یک بار کارگر دارم و اگر مهمون داشته باشم بیشتر هم میاد ولی این جاهایی که گفتم رو خودم هر روز ضد عفونی میکنم
نمیدونم این بده یا خوب ولی به خاطر اینکه فکر میکنم این جاهایی که روش وسواس دارم مهمترین مراکز انتقال آلودگی هستن خیلی برام مهمه که فوق العاده تمیز باشن
وقتی خونه کسی میرم اگر ریخت و پاش باشه اصلا برام مهم نیست حتی اگر گردگیری هم نشده باشه ناراحت نمیشم ولی اگر سینک ظرفشویی یا دستشویی کثیف باشه نه میتونم غذا بخورم نه میتونم دستشویی برم
وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس  دوست عزیز لطفا متن امضاء من رو بخونید نی نی سایتی گرامی لطفا اگر با کامنتهای من مخالفتی داشتید احساستون رو کنترل کنید و من رو ریپلای نکنید مگر اینکه مستقیما شما رو مخاطب قرار داده باشم یا استارتر تاپیکی باشید که توش پست گذاشتم ، من مایل نیستم هیچ بحث و تبادل نظری با مخالفانم داشته باشم مگر اینکه خودم اعلام آمادگی کنم پس خودتون رو خسته نکنید و با اجتناب از هر بحث بیهوده ای در حق اعصاب و شخصیت من و خودتون لطف بزرگی بفرمایید
منم همیشه خونم تمیزه
از خاک متنفرم
به گرد گیری خیلی حساسم
اگه برم خونه ای ببینم گرد و غبار داره حس بدی دارم
حس میکنم مثل خونه ارواحه یا متروکه هست
آشپزخونه از همه جا برام مهمتره
میدونی
من نمیذارم تلمبار شه مثل بعضی ها
حتی هر روز کابینت ها رو هم دستمال میکشم چون اگه وقفه طولانی بیوفته لکه ها سخت پاک میشن ولی اینطوری خیلی راحته در مورد همه چی همینطوره گرد گیری گاز پاک کردن
جارو زدن
مرتب کردن
من یه دختر دوسالو نیمه دارم
قبلا تا زیر یه سال مثل الان نمیتونستم مرتب کنم
به نظر منم هر روز تمییز کردن بهتره از اینکه بذاری اونقدر کثیف بشه که پاک کردنش هم سخت بشه هم مدت بیشتری از وقتتو بگیره برای همین منم همینکارو میکنم . خیلی به خودم فشار نمیارم یه روز کابینتا یه روز اجاق گاز یه روز حمام و...
همیشه هم همه جا تمییزه البته گفتم به جز ریخت و پاش شوهرم .
عسل جون من الان پستهای دیگران رو خوندم
به وجه اشتراک اشاره کردی
که همون تلنبار نشدنه
اینو خیلی قبول دارم
آره
من وقتی میرم خونه ی یکی که شلخته و بهم ریخته هست خیلی حس بدی دارم اصلا دلم میخواد بلند شم بهش کمک کنم
مخصوصا کثیفیهایی که با شستن مربوطه مثل کف آشپزخونه یا دیوارهای کنار گاز که به مرور لک میشه یا کابینت کثیف
خیلی حالم بد میشه ناخوداگاه همش چشمم بهشونه میدونم کار بدیه ولی دست خودم نیست فک کنم طرف هم میفهمه
خیلی بده نگاه میکنم ولی دست خودم نیست
من الان فقط مشکل اسباب بازی جمع کردن دارم دخترم همش میاره تو هالو پذیرایی
.
.
به نظر من لحظه ای نیست که کسی ادعا کنه هیچ کاری برای انجام دادن نداره
من وقتی به همچین حالتی میرسم چهر پایه میذارم لوسترو و پریز برقو سیم لامپ تمیز میکنم
اگه اینا هم تمیز کردم وقت بود دیوار هارو دستمال میکشم
کلی خاک داره ولی معلوم نمیکنن
مخصوصا نزدیک سقف
ولی حسنا جان من تمام راهها رو امتحان کردم .نتیجه نداده .اگه شو شو بعد از سالی ماهی بخواد جارو بکشه من اصلا هیچی نمیگم که مثلا چرا زیر مبلارو نکشیدی ولی اگه بعدش جارو رو بردارم و خودم تمییز کنم اونوقت دیگه سالی یه بارم کمکم نمیکنه .میگه تو که کار منو قبول نداری !!
مامان جوجو ....

خب جلوش این کارو نکن ... طرز فکرها مختلفه دیگه عزیزم ....

همسر من همیشه جنبه ی مثبت همه چیزو میبینه ، وقتی من بعد اون کاری رو انجام بدم ، ازم معذرت میخواد که درست نتونسته و یاد میگیره ازم ...
افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )
نه آنی جان ...

وسواس اشکال مختلف داره .... شما مطالب و کتب مربوط به وسواس رو بخونی متوجه میشی ... حتی کسانیکه مدام کاشی میشمرن و عددها رو توذهنشون تکرار میکنن هم دچار نوعی از وسواسن ...

کللللللللللی انواع مختلف داره ...

همسرم چند تا بیمار داشت که شکایت میکردن از اینکه با دستشون ناخودآگاه شکلک میکشن ... یا چیزی مینویسن ... و اعصابشون خورد میشد که شکلک ها رو درست نمیتونن بکشن !!!!!!!!!!!!!!! این هم نوعی وسواسه ...
افسوس روزی خواهد آمد که بی دینی، نمادروشن فکری است!(دکتر علی شریعتی )
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز