2777
2789
دوستان خواهش میکنم اگه شما هم تو همچین شرایطی بودین و تجربه دارید بگید چی کارکنم؟؟؟
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    
یه سمینار دارم از ساعت ده تا پنج بعد ازظهر...تازگیا که خیلی وابسته تر شده اما این کار واجبه دیگه خودم باید برم ...میخوام کسی ببرم که نگهش داره...مشگلم اینه خونه که هستیم میدم بغل باباش برم دستشویی گریه میکنه میان پشت درتا من بیام...موندم اونجا رو چیکارکنم؟؟؟
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مونا جون دخترمنم اینقده گریه میکنه نفسش بند میاد...بعد شش ماه مرخصی با کلی غم و غصه استعفا دادم چون پیش کسی نموند اما این کارامم دارم از دست میدم اونجا یه موقعیت خوب کاریه باید برم...چند ماهه هیچ درآمدی نداشتم و تو فشاریم...
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    
من تا 5 ماهگی هر شب اونقدر گریه میکرد که خسته میشد و میخوابید . هرررشب . هیییچ جور هم ساکت نمیشد. بعد کمکم خوب شد. از خونه هم تا میرفتیم بیرون گریه میکرد و باید یکسره کنارش مینشستم. واااقعا سخت بود. دانشگاهمم انصراف دادم چون نمیتونستم.
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1012551&postID=39534765
براش پرستار بگیر یا بزارش مهد کمکم عادت میکنه. از ساعت کم شروع کن تو مهد و بیشترش کن. وقتی ادم مجبور باشه کاریش نمیشه کرد دیگه
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1012551&postID=39534765
عزیزم من تو این شرایط بودم اما با یک تفاوت که کارمند نیستم خب دخترم جهار دست و باراه میره؟جند ساعت درروز باهاش بازی میکنی؟

هیچی تودنیا قشنگترازاین نیست که صب چشام به روی عشقم بازبشه💏وهیچ چیزی باارزش تراز ثمره های عشقمون نیست

عزیزم من تو این شرایط بودم اما با یک تفاوت که کارمند نیستم خب دخترم جهار دست و باراه میره؟جند ساعت درروز باهاش بازی میکنی؟

هیچی تودنیا قشنگترازاین نیست که صب چشام به روی عشقم بازبشه💏وهیچ چیزی باارزش تراز ثمره های عشقمون نیست

خیلی سخته...از جلوی محل کارم رد میشم اعصابم بهم میریزه قلبم درد میگیره...روزل و زندگیم اونجا گذشته بود و تا کل نه ماه حاملگیم سرکار رفتم ...قرار بود چهل روزه برگردم اما نشد گفتم سه ماه .نش گفتم شش ماه مرخصی بدید میام اما نشد نه پیش کسی موند نه تونستم کاریش کنم...واقعا انگار یه چرخ زندگیمون فلج شده با یه درآمدم نمیرسونیم...باید یه کارایی شروع کنم...
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    
منم دیگه کارمند نیستم استعفا دادم...این سمینار یعه موقعیت کاری که باید برای تبلیغات و چیزای دیگه برم...
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    
دخترم ٢۶میره تو ده ماه فعلا رو شکم میره اما نه دوست داره بخزه نه چهاردست و پا و نه می ایسته...تو روروکم نمیمونه میگه راه نرم و واینستم...جیغ میزنه برمدار...
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    
کل روز بغله...پدرم دراومد یه غذا رو نمیزاره بپزم...تا میام کارکنم گریه و جیغ یبغل...بعد گشنشه...بعدجاش کثیفه...بعد خوابش میاد...وقتیم میخوام نفس بکشی پاشده باید مجستمه بشیم تا بیدار بشه ...
خدایا پسرم خودت دادی و خودتم گرفتی...من و خواهرش خیلی منتظرش بودیم جای خالیش دلمون آتیش زده .تنها دلخوشی من و دخترم بود...بعد چهارسال و سه تا سقط و پنج بار بارداری باز دست خالی برگشتم پیش دخترم... خدایا خودت کاری کن صحیح و سالم و دل خوش اینبار دست پر برگردم خونه....    
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز