2777
2789

من متولد ۷۲ ام .

حسرتم اینه که به خاطر بی پولی نتونستم ادامه تحصیل بدم . حالا که وضع مالیم یه ذره بهتر شده انگار حافظم ضعیف شده اصلا نمیتونم روی درس تمرکز کنم ‌ و یاد بگیرم .

بزرگترین حسرت زندگیم اینه که ای کاش توی دوران دبیرستان مدرسه خوبی میرفتم و با آدمای بهتری معاشرت میکردم که اون موقع بهتر پیشرفت میکردم ..

الان  شاغلم

گربه های کوچولو  همیشه عاشقتونم🐈

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دوباره بچه دار میشی بابا ولی مگه تقصیر تو بوده سقط شده

خودم فک میکنم تقصیر خودم شد چون میخاسم برم ازمایش بدم ک پله رفتم ۸ بار و با موتور هم رفتم ولی دکتر گف سقط زیر ۳ ماه بخاطر اختلال کروموزومه.

خدایا نجاتم بدهههههههههه😤😣
خوش تو دل همتون

خوش تو دل تو هم😍👋🎀

خدای خوبم؛  این شعر بخشی از احساس من نسبت به تو رو به تصویر میکشه ؛ " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

من ۲۷ سالمه 

یه دختر ۱۱ ساله ام دارم

حسرت خونه دار شدن و یه زندگی با رفاه و دارم 

خیییلی آدم استرسی هستم 

مهربونا برای حل شدن مشکل زندگیم یه صلوات مهمونم میکنی 😔همیشه جوری محکم و سالم زندگی کن که هیچوقت مجبور نشی برا حفظ چیزای خوب زندگیت التماس کنی..
خودم فک میکنم تقصیر خودم شد چون میخاسم برم ازمایش بدم ک پله رفتم ۸ بار و با موتور هم رفتم ولی دکتر گ ...

ن پس تقصیر تو نبوده اخه دوستم حامله بود بعد ی پسر دیگه ۶ساله داشت شب اونو بغل کرد برد رو تختش خوابوند شکم بزرگ بارسنگین کارسنگین داشتم شاخ درمیوردم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   شهریور۱۴۰۳  |  2 روز پیش
توسط   فاطما_گل_  |  2 روز پیش
توسط   بقچه_  |  2 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز