سلام دوستان
دلم پر از غصه هست پیشاپیش معذرت میخوام برای پر حرفیم
میخوام باهاتون درد دل کنم چون جز همسرم کسی در جریان مشکلم نیست
۳۷ سالمه و یه گل پسر ۴ سال و نیمه دارم
۵ سال بسیار سختو پشت سر گذاشتم
مشکل ناباروری بخاطر کیست آندومتریوز داشتم و بلاخره بعد کلی درمان با ای وی اف باردار شدم، ماه ۷ حاملگی فهمیدم پسرم هیدرونفروز کلیه داره و با رفلاکس ادرار بدنیا امد و درمان کلیه هاش از روز اول تولدش غصه من شد هر رور استرس عفونت ادرار هر دکتری هم یک نظری داشت یکی میگفت عمل کنید یکی میگفت نکنید و....، ۱ سال و نیمه بود به اشتباه براش تشخیص توده سرطانی دادن و پسر کوچولو و مظلومم عمل شد و سه بار بی دلیل بخاطر بی سوادی دکترها بیهوش شد، از دو سالگی بخاطر دیر حرف افتادن و تاخیر مشکوک به اوتیسم بود و کاردماتی و بازی درمانی گفتار درمانی برنامه هر روز زندگی ما شد ، غصه و استرسی که در این مدت بخاطر این مسائل همراهم بود در هیچ جمله ای نمیگنجه. تا اینکه قبل از عید امسال دنیا روی خوششو به ما نشون داد تو اخرین عکسی که از کلیه های پسرم گرفتیم خدارو شکر خوب شده بود و داروها قطع شد و از طرفی تو اردیبهشت ماه بردمش برای ارزیابی اوتیسم که گفتن خدارو شکر مشکلش فقط تاخیر تکاملی بوده و رفع شده احتیاجی به کاردرمانی و... فشرده نداره و منم کاردرمانیها رو قطع کردم و روزی ۴ تا جلسه درمانی محدود شد به هفته ای ۲ جلسه بازی درمانی که برای من این سبک شدن برنامه هم از لحاظ مالی هم از لحاظ زمانی مثل خواب و خیال بود انگار یه بار سنگین از دوشم برداشته شده
با اینکه ۳۷ سالمه اما هنوز خیلی دلم بچه دوم میخواد به محض اینکه مشکل کلیه و تاخیر حل شد رفتم آزمایشهای کامل خون دادم و سونو انجام دادم که متاسفانه فهمیدم یکی از تخمدانهام از بین رفته که اونم داستان طولانی داره و از حوصله تون خارجه، پاپ اسمیر هم انجام دادم و به دکترم گفتم کاملترین ازمایش پاپ اسمیر رو برام انجام بده
جواب پاپم خوب بود اما اچ پی وی متاسفانه مثبت بود و تایپ ۳۱ رو دارم که جزو های ریسکهاس
هیچوقت هیچ علامتی نداشتم دکترم گفت سریع باید کولپسکپی انجام بدم پیش دکتر تهرانیان یا قهقایی تو بیمارستان ارش که البته هنوز حتی نتونستم وقت بگیرم فکر کنم باید حضوری برم
تازه چند وقت بود که داشتم از داشتن پسرمو شوهرم لذت میبردم تازه دنیا روی خوبشو بهم نشون داده بود تازه چند وقت بود که شبها موقع خواب از غصه و اضطراب بالشم خیس اشک نمیشد
الان واقعا انگار یه پتک محکم توی سرم خورده نمیدونم چه مراحلی رو باید طی کنم
تا الان این کارها رو کردم:
واکسن گارداسیل دوز اولشو زدم
قرص پاور فیتو شروع کردم
تغذیه مو سالمتر کردم
پیلاتز اسممو نوشتم
و دکتر روانپزشک رفتم قرص گرفتم که کمی اضطرابم کم بشه
اینها سوالهای بی جواب من هست خواهش میکنم اگر شما میدنید منو راهنمایی کنید:
نمیدونم بجز دکتر زنان باید پیش چه متخصصی برم
نمیدونم ایا همسرم هم باید بره تست و یا ازمایشی بده
نمیدونم بهترین جا برای کلوپسکپی کجاس
اصلا نمیدونم باید از کجا شروع کنم