پسر6ماهش بود رفتم تو دستشور دستشویی بشورمش ی تیغ لبه بود ندیده بودم شوهرم گذاشته بود فقط دیدم دستشور پر خون شد تنها بودم خونه شهرغریب همونروزم انتن قطع شده بود نتونستم زنگ بزنم شوهرم تنهابردمش بیمارستان مردم و زنده شد تابیمارستان 3تابخیه خورد ولی پشت در اتاق انقدررر گریه کزدم ک نفس نداشتم
یبارنوزاد بودقطره پرید اونجام فقط جیغ میزدم
یباردیگه هم ک واقعا زجر کشیدم سرماخورده بوددتب اندرون داشت پاخاش سوخته بود ازساعت1بعدازظهرتا5 بکوب بی کقفه جیییغ کشید هربیمارستانی میبردمش پذیرشش نمیکردن بخاطر گریه شدیدش میترسیدن اخرک از بیحالی بعدچندساعت یکم اروم شد ی بیمارستان پذیرشش کرد وبخدااچندساعت هرجابردمش میگفتن مانمیتونیم کاری کنیم چون خیلی جیغ میزد وقتی اروم شد خودم سرم لازم شدم
خیلی مادرشدن سخته بخدا خیلییییییسس