2777
2789
عنوان

دلم گرفته بیایین حرف بزنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 169 بازدید | 29 پست
اینکه باهم باشیم من نمیخوام نمی تونم باورش کنم دیگه ولی نمیدونم چطور بگم خدافظ 

وقتی یه چیزی به آینده و آرامشت مربوط بشه.. رودرواسی معنا نداره عزیزم همین الان بگی نمیخوامت بهتره تا یه مدت دیگه... با نهایت احترام ردش کن... 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



منم یاد خانوادم میفتم دلم قد آسمون میگیره .پدرو مادرم هردو از بچگی کار میکنن ولی زندگی نمیکنن مادرم ...

تو هم توی این فکرا میری؟؟؟

دقیقا منم‌الان دلم‌ واسه پدر و‌مادرم تنگ شده, خیلی بهشون وابسته هستم بیش از اندازه، همش میگم اگه خدایی نکرده زبونم لال یه رو از دستشون بدم از غصه دق میکنم میمیرم

منم دلم گرفته باشوهرم قهر کردم روشو اونور کرد خوابید هر چقد براش قربون صدقه رفتن انگار ن انکار منم گ ...

بعضی ادما اینجورن که وقتی عصبانی باشن دیگه خودشون هم نمیشناسم... شما به دل نگیر عزیزم... بذار تو حال خودش باشه درست میشه

تو هم توی این فکرا میری؟؟؟ دقیقا منم‌الان دلم‌ واسه پدر و‌مادرم تنگ شده, خیلی بهشون وابسته هستم بیش ...

اره زیاد فک میکنم چون روزای خوش تو زندگی نداشتن که با فکرکردن به اونا دلخوش شم میشینم حالا گریه هم میکنم 😦

بعضی ادما اینجورن که وقتی عصبانی باشن دیگه خودشون هم نمیشناسم... شما به دل نگیر عزیزم... بذار تو حال ...

دیگه واسم مهم نیس هر جور راحته از این به بعدمیدونم چیکار کنم خیلی تحویلش گرفتم فک کرده کیه

این ششمین کار بریمه که اومدم 
اره زیاد فک میکنم چون روزای خوش تو زندگی نداشتن که با فکرکردن به اونا دلخوش شم میشینم حالا گریه هم م ...

مثل پدر و مادر من. پدرو مادر منم چه موقع جوونی چه الان که میانسالن، روزهای خوش توی زندگیشون نداشتن هرچی یاد دارم همش بدبختی بود و کار و.‌‌.. آخرش هم هیچ

خیلی سختی کشیدن هر دوشون خیلی   

اینکه باهم باشیم من نمیخوام نمی تونم باورش کنم دیگه ولی نمیدونم چطور بگم خدافظ 

والا من داغونم همین یه ساعت پیش تاپیک زدم،دوست پسرم که باهاش کات کردم به خاطر خیانتش،۴ساعت پیش عکس خودشو دوست دخترشو کنار دریا برام فرستاده و فرمودن وقتی رفتی نمردم مثل ابر بهار گریه کردم تا همین الان اشکام جاری ولی هیچی بهش نگفتم  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز