2777
2789
عنوان

ازدواجتون سنتی بوده یا مدرن؟

5330 بازدید | 26 پست
سلام!
لطفاً بیاید اینجا به هم بگیم با همسرمون به صورت سنتی آشنا شدیم یا خودمون همدیگرو پیدا کردیم؟ و اینکه چند سال از ازدواجمون می گذره و آیا از انتخابمون راضی هستیم یا نه؟
با تشکر
من که کاملا سنتی
مامان شوشو منو تو یه مهمونی افطاری دیدو پسندید و اومدن خاستگاری و ازدواج من سر گرفت
تمام مراحل خاستگاری ونشون و نامزدی و حنابندونو.... اینا بصورت سنتی پیش رفت
الان هم خدا رو شکر بعد 3 سال هممون راضی هستیم هم من هم شوشو هم خانواده های 2تامون
البته پسرمون فقط مدرن دنیا اومد( سزارین)
Lilypie First Birthday tickers

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


من کاملا مدرن ازدواج کردم. ما 7 سال دوست بودیم.تو محل کار با هم آشنا شدیم. من تو دبیرخانه بودم و همسرم مدیریت مالی شرکت بود. روز خواستگاری ، روز عروسی و خلاصه همه چی نظر خودمون دوتا بود. البته خانواده ها هم مشکلی نداشتن با این قضیه. الانم یکساله و 20 روزه که ازدواج کردیم. از زندگی متأهلی و شوشو راضی ام. همسرم خیلی بهتر از اونیه که فکر می کردم. تو 7 سالی که باهم دوست بودیم دوسش داشتم اما علاقه ام تو این مدت که ازدواج کردیم 100 برابر بیشتر شده. اونم همینطور.
من و همسرم با هم همکار بودیم و فوق العاده با هم بد بودیم ... بد به معنای واقعی .. روز اولی که من رفتم اونجا شوهرم 4 سال بود که تو اون شرکت کار می کرد برگشت بهم گفت یه کاری می کنم از اینجا اخراج بشی چون ازت خوشم نمی یاد ......... آقا از اونجا شروع شد و من یک سال تمام هر روز با چشم اشک می رفتم خونه ... خلاصه کلی برام پاپوش درست کرد .. بعد از یک سال دیدم دیگه نمی تونم طاقت بیارم تسویه کردم اومدم از شرکت بیرون .. سه روز بعد بابای شوشو اومدم مغازه ی پدرم برای خواستگاری و گفت پسرش سه روزه که مریض شده و رفته تو مسجد روزه می گیره و خونه نمی یاد .......... فقط شش ماه رفتن و اومدن تا تونستم به خاطر کارهاش ببخشمش که بنده خدا هیچ کدومش از رو بد جنسی نبوده ....... بقیه مراسم هم با نظر و توافق بزرگ ترها و شدیدا رسمی برگزار شد .. من واقعا خوشحالم که زندگی خوبی دارم ، قبل از ازدواج عاشق همسرم نبودم اما الان واقعا یه لحظه رو بدون اون نمی تونم تصور بکنم ........ الان یه نی نی تو راهی داریم که به قول باباش 4 ماه دیگه از حبس اش مونده
ما کاملا مدرن و امروز ازدواج کردیم
5 سال دوست بودیم
بعد از تموم شدن درس من ازدواج کردیم
همه چیز با نظر خودمون بود با توافق خانواده ها
شهریور مسال پنجمین سالگرد ازدواجمونو با نی نیمون که فعلا توی دل مامانشه جشن میگیریم
از همه چیز راضیم و اگه دوباره بخوام ازدواج کنم یعنی بر گردم به عقب دوباره همین کارو میکنم
تو همانى که میاندیشى
ممنونم از پاسخ های قشنگتون.
هستی جون، چقدر جریان ازدواجتون جالب بوده. ایشالا که همیشه خوشبخت باشید.
بقیه بچه ها زودتر بیاین بگین دیگههههههههه.
آخه دلم آب شد!!!!!!!!!
من هم سنتی ازدواج کردم قبل از ازدواجم اصلاً 1 درصد هم احتمال نمیدادم که اینطوری ازدواج کنم از این نوع ازدواج خیلی بدم میومد ولی قسمت این بود البته الان بعد از حدود 8 سال خیلی راضیم ولی باز هم ازدواج سنتی رو قبول ندارم به نظرم راضی بودن از همسر و زندگی هیچ ارتباطی به نوع ازدواج یعنی سنتی یا مدرن بودنش نداره دخترم هم دوست دارم حتماً با همسر اینده اش خودش اشنا بشه اصلاً ازدواج سنتی رو نمی پسندم ولی خوب قسمت اینطوری بود همیشه همه چی تو زندگی به دلخواه شخص پیش نمیره
من و همسرم کاملا مدرن ازدواج کردیم .روز اولی که دیدمش تو دلم گفتم: یا امام حسین کاشکی این عاشق من بشه :) و خدا رو شکر این اتفاق هم افتاد . الانم از زندگیم و انتخابم خیلی راضی هستم .بچه ها یک خاطره خیلی قشنگی که من دارم الان براتون مینویسم که ببینید چقدر ما مدرنیزه هستیم :)
روزی که عاقد برای ما خطبه عقد را جاری کرد متاسفانه شناسنامه من گم شده بود به خاطر همین محضری نکردیم و خوب من المثنی گرفتم و اصلا دیگه یادمون رفته بود که محضری کنیم تا اینکه خانواده همسرم از المان دعوتنامه فرستاندند و ما هم با خیال راحت رفتیم نوبت سفارت گرفتیم!!! دو شب قبل از سفارت یادمون افتاد که ای دل غافل ما که سند ازدواج نداریم ! و فقط هم اسم من تو شناسنامه شوهرم بود و شناسنامه من که جدید گرفته بودم اسم اون نبود و من همش باهاش شوخی میکردم که اره من میخوام شناسنامه ام تمییز باشه و میخندیدیم
دوستان دردسرتون ندم مامان و بابا و خواهر و داداش و خاله ها و مامان بزرگم هم همه دسته جمعی رفته بودند مشهد زیارت .گفتیم خدایا چه کار کنیم؟ من زنگ زدم به پدرم که پدرم گفت: بابا جون برید دفتر خونه که اشنا مون بود و سند بگیرید و ما هم الان همه تو حرم امام رضا هستیم و دعاتون میکنیم:))
دیگه رفتیم محضر و گفتیم : حاج اقا ما رو سه ماه پیش عقد کردی یادته؟ حاج اقا گفت: نه یادم نیست دیگه کلی نشونی دادیم که گفت: اره یادم هست و من دو سه ساعته به شما سند را تحویل میدهم فقط حتما باید 5 تا شاهد همین الان بیارید که سند را امضا کنند!!!!!!!!! گفتیم اخه حاجی ما ساعت 6 عصره شاهد از کجا بیاریم! گفت: دیگه بیارید من نمیدونم!!!!

من و شوهرم از خنده داشتیم میترکیدیم رفتیم تو یک مغازه میوه فروشی گفتیم اقا ما شاهده عقد میخواهیم که حتما هم کارت ملی همراهش باشه و سند ازدواجمون را امضا کنه! یک جوان گفت: من هستم و کارت ملی دارم گفتیم برو تو ماشینمون الان بر میگردیم
رفتیم تو یک مغازه تاکسی تلفنی اونجا هم سه اقا تقریبا مسن گفتن ما هستیم .که دیگه شوهرم گفت :خوب سه تا را بزاریم محضر اون یکی هم خدا میرسونه !
رسیدیم دم محضر یک لوله کش اورده بودند برای تعمیر ساختمان گفتیم اقا ما شاهد ازدواج میخوایم که کارت ملی داشته باشه!! گفت: نوکرتونم مبارکه خودم میام شهادت میدم!!! دیگه ما از خنده و خجالت قیافمون اینطوری بود


شاهد هامون را بردیم و امضا کردند و شغل شون را هم تو سند ازدواج نوشتند: میوه فروش راننده تاکسی لوله کش و معلم باز نشسته........شوهرم هم بعد از ثبت برای شیرینی به هرکدام نفری 15 تومان هدیه داد....
یعنی تمام شاهد های ازدواج ما از بطن اجتماع بودند و همه هم با ما غریبه .اینقدر سند ازدواجم را دوست دارم گاهی میرم باز میکنم و میخونمش و کیف میکنم
اره دوستهای گلم فقط همدلی و مهربونی تو این دنیا ماندگاره :))
انشالا که همه شما خوشبخت و راضی و شادکام باشید
ما هم سنتی ازدواج کردیم ، مامانامون از دبیرستان باهم دوست بودن دوستی 30ساله ولی ما اصلاً همدیگرو ندیده بودیم تا اینکه مامانش من رو در نظر می گیره و مهمونی میده و ما اونجا همدیگرو می بینیم و فردای مهمونی زنگ می زنن و میان خواستگاری الانم 5 سال از ازدواجمون می گذره و یک پسره 4 ماهه داریم وخوشبختانه همگی از این ازدواج راضی هستیم.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز