اتفاقا توو رابطه ما این اذیت کردنا هست اما من جدی وخشک ترم و تابحال انجام ندادم اما شوهرم تا دلتون بخواد اذیتم کرده .توو اون دورانی ک کسی نمیدونست باهمیم من میترسیدم وقتی تو ماشینش بودم اونم مثلا اگر پلیسی سر راه بود میگفت این پلیسا گیرمیدن میپرسن این خانم کیه همراته و تورو میبرن آگاهی و باباتو صدامیکنن ،همینکه چهره منو میدید ک ترسیدم میزد زیر خنده.
یا شده ک بم زنگیده دیگ نمیام خونتون بعد ک من میگم خب چرا مگ چی شده!
بعد تا از اتاقم درمیام میبینم توو پذیرایی نشسته...
الان ک محرمم شدیم فهمیدم ک خوشش میاد باهام پیوسته درحال جنگ چیزی مثل کشتی باشه.البته توانه جنگیدن ک ندارم اما تا میاد سمتم گارد میگیرم بدتر میشه کاریشم ندارم باز کارخودشو میکنه حرصم ک میگیره بزنمش میخندونتم...خلاصه توو رابطمون همیشه اونیم ک هم ترسو میشه هم کتک میخوره (منظورم کتک زدن واقعی نیستا) منم...