ممنون نگار جان,عالی بودن ایده ها. منم وقتی همسرم سرما میخورن,که به قول مادرشون خیلی هم بدسرمان,تا میتونم بهشون میرسم.انقدر با روشهای سنتی معالجشون میکنم که دو سه روزه سرما یست و نابود میشه.هنوزم مادرشوهرم باورش نمیشه که پسرش انقدر راحت از سرما خوردگی عبور کنه,گویا سابقه داشته دو سه هفته خونه بستری میشده و اصلا نمیتونسته حرکت کنه.بابت این موضوع همیشه ازم کلییییی تشکر میکنن
اسمم گذاشتن خانوم دکتر
و اینکه تو اون مدت انقدر باهاشون شوخی و خنده میکنم نمیذارم کسل و بیحال بشن. در مورد سلام کردن هم موافقم,خیلی تاثیر میذاره تو روحیشون.من همیشه از دوران عقد چه حضوری چه تلفنیببا تناژ وی آی پی بهشون سلام کردم.همیشه هم کلی کیف میکنن,از چهرشون کامل مشخصه,و حتی از صداشون.خودشونم همینطورن.یعنی هرسری که از سر کار برمیگردن جوری سلام احوالپرسی میکنیم,انگار مدتهاست همو ندیدیم.
یه اخلاقی دارن که رسما منو دیوونه کرده و اونم کم اشتهاییشونه,و اینکه اصن انگار حوصله ندارن واسه خوردن.به خودشون باشه یه چی میخورن که بتونن برن سرکار,هیچوقت نه دنبال میوه نه آجیل نه تنقلات نیستن.فقط میخرن میارن خونه انتظار دارن همشو خودم بخورم.اگه من نیارم جلوشون نذارم یبار نمیگن خانوم میوه بخوریم یا آجیل بخوریم...تمهیدی که من اندیشیدم.واسه این اخلاقشون اینه که روزانه ظرف میوه و آجیل براشون آماده میکنم به سبک کودکان.یجوری تزیینش میکنم که اول تا چند دقیقه با تزییناتش مشغوله و سر ذوق میاد واسه خوردنش. هر روز یه سورپرایز. یه روز بشقاب میوه یروز کاسه آجیل الان تو این فصلم بیشتر شیر موز, ظرف لبو,شلغم,کدو حلوایی حلوا شیرازی کاچی و.... از این قبیل چیزا مث یه پسر کوچولو هم ذوق میکنن