2777
2789
عنوان

دوست دارم شوهرم به خودش برسه...چجوری بهش بگم،بهش بر نخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 11805 بازدید | 40 پست
پونه جون احساست رو درک میکنم ولی یه نصیحت خواهرانه! شوهرتو همون جوری که هست قبول داشته باش.ازش نخواه تغییر کنه.خوشحال باش سرش به کار و درسش گرمه.فکرشو معطوف تیپ و قیافه اش نکن!اینجوری فقط مال خودته.
یکی رو میشناسم که شوهرش دقیقا اینجوری بود اینم همش حرص میخورد که برو آرایشگاه،لباس شیک بپوش،صورتتو هر روز اصلاح کن...(وضع مالیش هم خیلی خوبه)
خلاصه شوهرشو تغییر داد و هر کی شوهرشو میدید میگفت چقدر خوش تیپ شده ولی شوهره جنبه شو نداشت و فکر کرد الان دیگه از اون خوش تیپ تر پیدا نمیشه!
تا اینکه یه مدت خانومه به رفتارای شوهرش مشکوک شد ،دید زیادی به خودش میرسه،همش دنبال لباسای مارکداره،هر ماه یه دست لباس جدید میخره،انواع شامپوهارو واسه موهاش میخره.....بالاخره فهمید که بعلهههههههههه آقا دوست دختر دارن و اون خانوم دستور انجام این کارهارو میدن!!!!!
یعنی من بهت میگم مرده گاگول بود !فرق بین شلوار جین و کتان رو نمیدونست!
حالا منظورم این نیست که شوهر شما هم خدای نکرده اینجوری میشه. ولی میگم این زنه همه چیزو بهش یاد داد و تازه بهش میگفت میخوام وقتی دوستام منو با تو میبینن بگن وای چقدر شوهرش شیک و خوش تیپه!
اینم شد نتیجه اش!الانم سر این مسائل با هم اختلاف دارن.
بزار شوهرت تو عالم خودش باشه.تو این دوره زمونه دخترای بدکاره یه مرد بیخود و کثیف و پیر و درب و داغون رو تو هوا میزنن چه برسه به یکی که به خودش میرسه!
مدارا میکنم وقتی که تو میری
میدونم با یه حس تازه درگیری

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام
همسری منم به این مسایل اصلا اهمیت نمیداد... آرایشگاه نمیرفت و موهاش رسیده بود به کمرش!!! من هر چی بهش اصرار میکردم میگفت حوصله ارایشگاه ندارم تا اینکه فهمیدم از اینکه آرایشگر هی با دستش سر ش رو این ور و اون ور کنه و بهش بکن نکن کنه بدش میاد و احساس میکنه دارن بهش توهین میکنن!!! واسه همینم خودم یاد گرفتم تا موهاش رو کوتاه کنم ...الان تا موهاش یکم نامرتب بشه کلی بهم التماس میکنه که موهاشو کوتاه کنم :)
در مورد لباسم من یواش یواش لباسای قدیمیش رو دور ریختم و خودم براش لباس خریدم اولا اونم میرفت دوباره مشابهه لباسای قبلیش رو میخرید اما من بهش میگفتم این لباسها واقعا در شان تو نیست ..اما اگه دوست داری بپوش ... اونم کم کم لباسایی که براش میخریدم رو میپوشید و دوستاش هم کلی ازین ظاهر جدیدش تعریف کردند و اون کلی تشویق شد .. خودمم هی براش اسفند دود میکردم و ازش تعریف میکردم ... حالا امکان نداره بدون نظر من لباس بخره و بپوشه...
البته اینم بگم همه کارامو با صداقت انجام دادم و اصلا سعی نکردم به اصطلاح خرش کنم....
پونه جان شوشوی منم همینطوری بوووووووووووووووووووووووود
ولی من کم کم به طور نامحسوس تیپش را تغییر دادم یعنی کم کم و با خرید (با پول خودش) لباسهایی که کمی از قبلی ها فاصله داشته و به سلیقه من نزدیک تر بود لباس های قدیمی را از دور خارج کردم و تا تونستم لباس تمیز و اتو کشیده جلوی دست گذاشتم
به خودمم خیلی میرسم البته من بیرون آرایش نمیکنم ولی تو خونه خیلی تمیز میگردم و مرتب و متنوع میپوشم
لباس پوشیدن یکی از عادات انسانه نمیشه یهویی تغییرش داد
مشکل من حادتر از مشکل شماست. شوهرم خیلی علاقه به تغییر داشت . لباسایی که واسش میخرم رو خیلی دوست داره و با ذوق میپوشه یا حتی اونایی رو که خودش انتخاب کرده ولی چون با مادر شوهرم اینا توی یه ساختمون هستیم و شوهر منم خیلی بچه مامانیه ، هرچی میخره و میپوشه و اونا هم که خیلی سنتی هستن (مخصوصا پدر شوهرم) بهش میخندن و مسخره اش میکنن یا میگن مثله بچه ها شدی . اونم میاد و لباسو به یه بهونه در میاره و دیگه مطلقا نمیپوشه یا اگه بتونه فرداش میره و با مامانش لباسو عوض میکنه. حالا برین خدا رو شکر کنین یه دعایی هم در حق من بکنین که خدا یه اعصاب فولادی بهم بده . تازه فکر نکنین حتما خیلی من واسش خرید فانتزی میکنم یا لباساش خیلی جلفه ها . نه اصلن خیلی هم معمولین و مثلن رنگش جدیده. اونم جدید نه صورتی و بنفش و اینا نه اصلن فکرشم نمیتونم بکنم فقط درجه ابیش فرق داره !!
اینقدر اذیتم کرده که دیگه برام مهم نیست. چند روز پیش به مامانش گفتم من فرصت نمیکنم شما زحمت بکشین ببرینش خرید اخه به حرف شما بیشتر گوش میده. ایشون هم دست پسرشو گرفت و برد واسش لباس خرید. و امان از اینکه بعدش چقدر تعریفمیکنن که چه لباس قشنگی شده . پسر من این رنگ خیلی بهش میاد (همونی که اگه من میخریدم بد بودااا!!!!)
شهدخت جون بی خیال .بزار همون لباسای اجق وجقی که مامانش انتخاب میکنه بپوشه لا اقل دیگه حرص اینو که دخترای خیابونی گولش بزنن رو نمیخوری.هههههههههههههه
خودتون رو سر لباس پوشیدن شوهراتون اذیت نکنین بزارید اصلا تو چشم نباشن. به خدا یه چیزی میدونم که دارم بهتون میگم!
مدارا میکنم وقتی که تو میری
میدونم با یه حس تازه درگیری
آخه مارال جون اینو میگی ولی دیدی که بدلباسی و بدپوشی شوهرو از چشم زنـــــش میبینن و همش میگن واااا پسر ما که اینجوری نبود . فکر نمیکنن آدم چقدر باهاشون سر و کله میزنه که. باورت نمیشه واسه یه مهمونی یا عروسی که بخوایم بریم چه عذابی به من میده تا لباس مرتب بپوشه و بیاد
خب مگه شما با هم خرید نمی رید؟ مثلا شما که می خوای لباس بخری تنها می خری؟ ایشون هم تنها ؟ سعی کنید با هم برید خرید لباس تا نظر و سلیقه ی همدیگه رو هم توی لباس هایی که می گیرید لحاظ کنید...این جوری همون موقع خرید نظرت رو بهشون می گی که مثلا توی این خیلی خوش تیپ تری و ...
راجع به آرایش مو و اصلاح صورت هم باید خودت تشویقشون کنی....آقایون چون خیلی مشغله دارند گاهی واقعا خسته می شن یا وقت نمی کنند برن آرایشگاه...برای این مسئله می تونی هر هفته یک بار پشت سرشون رو خودت براشون اصلاح کنی که همیشه ان کادر باشه...( البته به سرعت رشد موی سر هم بستگی داره)
برای اصلاح صورت هم تشویق کن تا هر شب و هر صبح اصلاح داشته باشند...کلا تشویق خیلی موثره و ایجاد انگیزه می کنه..برات عادی نباشه همیشه از تمیزی و صورت اصلاح شده شون تعریف کن
راستی به نظر من نوع لباس پوشیدن آقا کاملا به خودش ربط داره و من با این جمله موافق نیستم که از چشم خانومش ببینن...بچه که نیستند یه انسان بالغ و کامل هستند و خودشون صاحب سلیقه هستند....حالا ما اگه یه نظر بدیم اشکالی نداره ولی نخواه که همیشه مطابق میل تو باشه ...خودت برعکسش رو دوست داری؟ به نظرم باید آزاد باشن...شما همون موقع خرید لباس ها نظرت رو به عنوان مشورت بگو و بعد دیگه بگذار به عهده خودشون
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سرطان رکتوم

ثنا8282 | 10 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز