2777
2789
عنوان

تنبلی موقوف ( پایان دادن به حالتهای افسردگی و سستی و بیحالی در زندگی)

| مشاهده متن کامل بحث + 578629 بازدید | 5287 پست
شب بخیر

امیدوارم امشب راحت بخوابی

گل پسرت را از طرف من ببوس

از هم صحبتی باهات خیلی خوشحال شدم

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام
نازی جان اون تاپیک کتابخونی الان به راهه و خداروشکر یه مدته حسابی جلو رفته.
الان چندتائیمون داریم کتاب "مرگ کسب و کار من است" رو میخونیم.
و بعد از اینکه تموم بشه در موردش حرف میزنیم.
ولی من دیگه این کتاب رفته رو روانم . خیلی وحشتناکه
در مورد اردوگاه آشویتز و جنایاتی هستش که اونجا اتفاق افتاده.
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=269900&PageNumber=54
سلام به همگی

ایلا جان تولد گل پسری مبارک.ماشالا پسرت بزرگ شده.چرا نمیزاری خانه اسباب بازی.پسرتو.خودتم به کارات برسی.

خوب نیست اینقدر بهت وابسته هست.هم خودت هم پسرت اذیت میشید.

یکی از کتابای دکتر کیهان نیا زنان امروز و مردان دیروزه.
منم خیلی دوست دارم از تهران دور شم.از الودگی ترافیک شلوغی خسته شدم.

خواهر بزرگم از اواخر تابستان ساکن شیراز شد.دوری از ما فقط اذیتش میکنه.نه از الودگی خبریه نه از ترافیک.روزای که اینجا

برف میومد اونجا هوا بهاری بود.از نظر هزینه ها بهتر از تهرانه .ولی اجاره خونه بالاست.

منم هوائی شدم که برم ولی کار همسر جان اینجاست.

وای تارا چه کتابی انتخاب کردید؟

حتما می یام و شرکت می کنم
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

این هم از روزهای پایانی بهمن ماه 1391
به همین زودی داریم وارد آخرین ماه سال می شویم
و باز هم شروع یک سال جدید و فصل زیبای بهار

من به استقبال بهار و سال جدید می رم
فارغ از همه مشکلات روزمره،
خونه مون را پاک و تمیز می کنم مثل هر سال
سبزه سفره هفت سین را سبز می کنم مثل هر سال
ماهی قرمز نمی خرم چون ماهی پارسالمون هنوز عمرش به دنیا هست و می خواد با ما یه سال جدید را شروع کنه
برای بچه ها لباس عید خریدم مثل هر سال (حالا امسال یه کم مختصرتر خریدم)
با سلیقه خودم و کمک بچه ها یه هفت سین جدید تهیه می کنم
برای خودم یه لباس جدید دوختم
مثل هر سال آجیل هم می خریم ، شیرینی می خریم، شکلات و ....
باز هم عیدی می دیم و عیدی می گیریم
عید نوروز و تعطیلات و خوشی هاش فقط سالی یه بار هست
این سال یه بار از خودم و بچه هام دریغ نمی کنم
بچه ها عید را می خوان برای لباس نو، هفت سین، آجیل و شیرینی و شکلات و عیدی گرفتن
بچه ها نمی فهمن سیاست یعنی چی؟ بازی های سیاسی یعنی چی؟
بچه ها معنی تحریم رو نمی دونن
شادی خودمون و بچه هامون را با این ترفندهای سیاسی خراب نکنیم

بازار بزرگ تهران بدتر از هر سال جای سوزن انداختن نیست .
مغازه ها مملو از جمعیت هست
فروشنده ها وقت سرخاروندن ندارند
انبارها پر از جنس های جورواجور
ویترین ها مملو از کالاهای رنگارنگ
از همین الان جلوی آجیل فروشی های بازار آهنگرها صف بسته اند
هنوز هم خدا را شکر جهیزیه هر عروس خانمی را می بینم پر و پیمون از کالاهای لوکس و خارجی هست
کی گفته قدرت خرید مردم پایین اومده؟
کی گفته ما تحریم هستیم ؟
کی گفته مردم بیچاره هستند و ندار ....
من که چنین چیزی نمی بینم ....
چیزی که من می بینم همه جور اجناس و کالای با کیفیت به اندازه پول خون مردم
و یه عالمه جنس بی کیفیت و بنجل چینی با قیمت مناسب و
حرص و ولع بی پایان مردم برای خرید هست ....

من معنی تحریم ونداری و استیصال را جای دیگه ای دیدم
بیمارستان ها....
داروخانه 13 آبان
داروخانه هلال احمر

من اینجاها را به چشم خودم دیدم و صدها جای دیگه ای که به چشم ندیدم ولی از افراد مطمئن شنیدم.
وقتی برای گرفتن یه ویال ربیف یا آوونکس مجبور باشی کل تهران را زیرو رو کنی آخرش هم یا قلابی اش را گیر بیاری یا نمونه اصلی اش به اندازه پول خون ....
هزینه درمان یه بیماری که سرطان سینه داره به دویست و پنجاه میلیون تومان رسیده
یه کم فکر کنید ببینید کنار عدد دویست و پنجاه چند تا صفر باید بذاریم
از میان هزاران بیماری که سرطان سینه دارند و آمارشون هم هر روز داره بالاتر می ره چند نفر قدرت پرداخت چنین هزینه ای را دارند؟

بیایید در این ماه پایانی سال 1391 این کارها را به لیست کارهای روزانه مان اضافه کنیم

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

نازی جان
چقدر خوب نوشتی. تو واقعا باید نویسنده بشی. البته هستی. هم نگرشت خوبه هم قلمت.

من هم مثل همسرشما دلم میخواست بروم. ولی راه رو اشتباهی رفتم و نشد. حالا دیگه انرژی ندارم. فقط این ارزو همچنان وجود داره ،البته به همراه یک ترس که مبادا این ارزو سراب باشه.
حالات همسرتون رو درک می کنم. من هم تجربه اش رو دارم. البته خفیف تر. به قول خودت خیلی ها در همین شرایط به خوشی زندگی می کنند. در مورد خودم : ارتباطم رو با ادم های شاد و بی خیال بیشتر کردم. با کسانی که حرف های سیاسی و یا تلخ می زدند رابطه ام را قطع کردم یا اگر صحبتی می شد خودم را به نفهمی می زدم. اخبار و روزنامه و... را کلا ترک کردم.
برخی شرایط را پذیرفتم. به خیلی هم دیگه فکر نمی کنم چون کاری از دستم برنمی اید.
همه حرف هایم حرف های روزمره شد، دوره ای به سلامتی و داروهای گیاهی توجه داشتم. دوره ای به روانشناسی و درون خودم . به رفتارها و اخلاق توجه کردم. به خانواده ام اهمیت دادم.بعد یاد گرفتم که اینها اصول مهم زندگی هستند. حالا خیلی بهترم. البته اگر مریخی بگذاره.چون او هم مثل همه مردها به سیاست و اخبار علاقه داره و گاهی مجبورم باهاش صحبت کنم.
گاهی حرف هایی داره برای گفتن داره که دنباله گوشه! بهتره اون گوش من باشم تا غریبه.
ولی دیگه مثل قبل حرص نمی خورم. فقط گاهی ناراحت می شوم که به درد کسی نمی خوره.
من چند روزی یکی از پلک های پایینم به شدت می پرید. خیلی هم عصبی شده بودم بدون علت.
از دیروز که ارامش دارم خوب شده.
خیلی مراقب خودتون باشید.
روزتون سرشار از خوشی
(ببخشید گاهی زیاد حرف میزنم. خیلی حرف ها رو اینجا می گم)
سلام همگی خوبین
ایلا جان تولد پسرت مبارک عزیزم ایشالا همیشه سلامت و شاد در کنار هم سالهای خوبی رو بگذرونین

نازی جان تمام اینو رو که گفتی قبول دارم بچه ها سیاست نمیدونن مزه ی بی پولی در به دری رو نمیفهمن اونا از جهزیه و اجناس چینی و مارک دار چیزی نمیدونن

ولی توی این زندگی و اینجایی که ما داریم زندگی میکنیم باید بچه ها هم بدونن باید بدونن تا بتونن از همین الان اینا رو توی ذهنشون حلاجی کنن باید بدونن که میشه سالی رو بدون اجیل سپری کرد سالی رو بدون لباس نو گذروند

میدونم برای بچه ها درک کردن این چیزا خیلی خیلی سخته ولی به نظر من باید بفهمن



مهم نیست آخرین زلزله زندگیت چند ریشتر بود...مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی رو از دست دادی!! مهم این است که دوباره از نو بسازی...جهانت را؛ زندگیت را؛ باورت را ....مهم شروع دوباره است ...
نمیخوام کسی رو نقد کنم یا ایرادی بگیرم ولی دیروز پدر من توی بیمارستان برای عمل گوش بستری بود باور میکنین که دارو ها رو که قبلا تهیش با خود بیمارستان بود به خودمون گفتن بخریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چون تحریمیمممممم خدا رو شکر که داروهای پدرم به راحتی گیر اومد ولی به قول خودت اونایی که توی داروخانه ها در به در دنبال دارو هستن واقعااااااااااااااااا فکر خرید اجیل و شیرینی برای عیدشون هستن ؟

میدونین که پدر شوهرم کماست و هر سری هم که عفونت میگیره باید یه سری داروهای جدید بگیره چون بدنش نسبت به دارو های قبلی مقاوم شده
امیر هفته ی پیش 6تا داروخانه رو رفته بود تا تونسته بود میکروست گیر بیاره یه وسیله ی ساااااااااده ولی لازم برای دریافت سرم برای بدن بیمار میدونین قیمت برانول که بدوه هزار تومن حالا شده 3 -4 هزار تومن !!!!!!!!!!!

تازه ازمایشگاه هم بهمون گفته مواد نداریممممممممم برای تجزیه و تحلیل

خنده دار نیست
مهم نیست آخرین زلزله زندگیت چند ریشتر بود...مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی رو از دست دادی!! مهم این است که دوباره از نو بسازی...جهانت را؛ زندگیت را؛ باورت را ....مهم شروع دوباره است ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مهدیهامو  |  2 ساعت پیش
توسط   قندخالص  |  59 دقیقه پیش