دختر2سالم خیلی بهم وابسته ست.توخونه توالت هم میرم میادپشت درگریه میکنه .خرداد عروسی برادرشوهرمه چطور با این بچه برم ارایشگاه؟تو تالار چکارش کنم؟نمیذاره حتی یک قدم ازش دورشم
نبرش عروسی....بزارش پیش مامانت
مامانمم میادعروسی.حتی حاضرنمیشه کنارمامانم بشینه هلاک میشه
با باباش چه طوره ؟ بفرستش تو مردونه نبینتت تو جو عروسی شاید اروم بشه
به نظرتون چطوری میتونم تا خرداد از وابستگیش کم کنم؟
خاهرم میگه جای تو بودم نه لباس خاص میخریدم نه ارایشگاه میرفتم با این بچه که همش بهت میچسبه
باباشو دوست داره ولی وقتی من کنارش باشم میره بغلش.مطمینم نمیره پیشش اونم تو عروسی که جوشلوغی داره
من دیده بودم حول وحوش یکسال وابستگی بچه ها زیاد
اینم ازیکسالگی شروع شد همش تقصیرخودم بود نمیدادم بغل کسی همش نگران بودم غریبی نکنه
اه هر چی نوشتم پرید همیشه باهاش قایم باشک بازی کن که بدونه وقتی میری برمیگردی
سالار، حق با خواهرته یاد عروسی داداشم افتادم، دخترم ده ماهش بود ، باورت میشه شاید ده دقیقه تو عروسی بودم، همین یه برادر رو دارم و اصلااااااااا بهم خوش نگذشت گریهههههه داغ دلم تازه شد
وقتی میخوای پیش کسی بزاریش وبری بیرون حتما بهش بگو اگه نه بچه فکر میکنه یه لحظه غفلت کنه مامان غیبش میزنه و بنابراین بیشتر بهت میچسبه
یکبارپیش باباش گذاشتم به سرکوچه نرسیده باباش زنگیدکه بیا هلاک شد.کلا اونم زیادهمکاری نمیکنه.شایدم حق داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز