سلام دوستان تروخدا جواب مو بدین من الان پنج ماهه که اقدامم قبل اقدام سونوگرافی رفتم تنبلی تخمدان ندارم و کیست و هیچ مشکلی نداشتم فقط فولیکول غالب نداشتم اخرای شهریور دوباره دکتر رفتم و فولیکول غالب نداشتم دکتر بهم دو برگ قرص آگنوگل داد گف 20 روز بخور بعد قطع کن پریود که شدی روز پنج پری دوباره شروع کن و بیست روز بخور بعد دوباره قطع کن بعد ه دوباره صبر کن پریود شی بعد روز دوازده مریود سونوگرافی بگیر بیا پیشم الان قرصام از هفته پیش شنبه تموم شه و هنوز پریود نشدم دور سینه هام طرف زیر بغلم و نوک سینه هام درد دارم و هرشب هم آبریزش بینی و احساس سرماخوردگی دارم ولی باز صبحش خوب میشم دیشب بیبی چک زدم منفی بود و حامله نبودم یعنی مشکلم چیه تروخدا کمکم کنین آخه قبل نا پربودن نامنظم بود و دوماه و نیم یبار میشدم اما بعد قرص دقیق28روزه میشدم کیست و تنبلی هم ندارم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آزمایش تخصصی اسپرمه منو همسرم مشکلی نداشتیم ولی با این آزمایش متوجه شدیم که اسپرم همسرم تعداد و حجمش ...
عزیزم این ازمایش اسمش چیه
کودکم مادرت را ببین تا حد مرگ رسیده ببین ۸سال از نداشتنت گذشته ولی باز هم عادت نکرده به نیامدنت بیش از پیش از نیامدنت میگرید وبا خدا درد ودل میکند بین تمام موهای سرم سفیده شده تمام شب ها باپدرت از امدنت از اینکه بیایی دلمان شاد میشود ازاینکه چقدر طولانی شده نیامدنت عزیز دل مادر خیلی وقتا تا حد مرگ گریه میکنم وکارم فقط شده درپشت ویترین سیسمونی فروشی ها بمانم و با حسرت تک تک لباس هارا بنگرم وتصور کنم اگر بودی کدام لباس برازنده تو بود خدایا انتظار و امتحانت چقدر سخت است کاش کاری کنی برایم کاش بی نوبت حاجتم را بدهی فرزندم جان مادر نمی آیی؟؟..چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده که نمی آیی؟؟...راستی مادر، جایت خوب است؟...دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمی آیی؟؟...یا اینکه منتظر شرایط بهتری تا وقتی میایی همه چیز باشد و تو کم نداشته باشی؟؟...عشقِ مادر،خانه ام سوت و کور است نمی آیی؟...زبانم قاصر است نمی آیی؟..نازنین فرشته مادر،خدا در نزدیکی توست؟..اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بودی خدا را حس کردی،بگو مادرم منتظر من است،اجازه بگیر و به درونم بیا ببین مادرت چند ساله کارش شده گریه بعضی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن
اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔