عزیزم منم شهر غریبم ن والا حتی شوهرمم خیلی کمک نمیکرد خودم بزرگشون کردم تازه بچه های من 33هفته بدنیا اومدن بخدا انقدی ک سختی کشیدم بعضی وقتا مینشستم باهاشون گریه میکردم خودمم اون وقتا 20 سالم بود هیچیم از بچه داری سرم نمیشد دریغ از یه کمکی خونواده ها هم ک موقع دید و بازدید کمک نمیکردن فقط نگاه میکردن هیچکدومشونو نمیبخشم خداروشکر الان دخترام بزرگ شدن خانوم شدن تو کارای خونه م کمکم میکنن... ماسه تایی مث خواهریم تا مادر و دختر😍😍😍 هرکیم میبینه اصلا فک نمیکنه من مادرشونم😂اینم یکی از مزیتای زود مادر شدنه😆😆
عزیزم اره دوقلوسخته بخصوص کم سن هم باشی....ولی من دیگه اعصاب برام نمونده...تواین گرونی اگه شب همسرمم نخوابه بچه داری کنه ک نمیشه خونه باشه کمک میکنه ولی من وقت کم میارم.روزی نشده ک من ب همه ی کارام برسم.یکیش ک خیلی بهم وابستس اون یکی میبینه این میاد سمتم اونم میاد...کارام میمونه
عزیزم منم نمیذاشتم شوهرم بیدار بمونه چون وجدانم اجازه نمیداد ...برای کارای خونه هم بچه ها که میخوابیدن خیلی تند و سریع انجام میدادم همیشه هم خونه تمیز و مرتب بود. غذا هم روزی یه وعده ولی زیاد درست میکردم دنبال تزیینات اینا نبودم فقط محض سیری...شوهرمم اعتراضی نمیکرد ...بهرحال اون روزا گذشت و تموم شد هرکاری سختی خودشو داره شماهم ناراحت نباشید میگذره بهرحال موفق باشی😊❤
آره تقریبا ب همش میرسیدم من بچه هامو بغلی نکرده بودم اصلا وابسته خودم نبودن و نیستن ...سال اول خیلی گریه میکردن اصلا آروم نبودن بعد یکسالگی بهتر شدن ولی خب خودت میدونی جدا از آروم بودن یا نبودن بچه ها زحمتشون زیاد بود...خدا خودش کمک میکنه همه این روزات میشن خاطره برات ...ولی من اصلا دوسشون نداشتم 😥😥
سلام
سلام دوستان دوقلو شما چندوقتگی راه افتاد ؟؟؟
واسه منم یکی از قل ها بدنش شله میگیره ، الان ۶ ماه هست
بنده هم دوقلو دارم..
من مشکلم شل بودن بدنش، مچ پاهاش ضعیف و لاغره، نمیدونم چیکار کنم ثپل تر بشه ،
استخوان بندیش قوی بشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز