آلیسا من مثل دیوونه ها همش دستمو میذارم رو شکمم تمرکز میکنم میگم شاید یه نبضی چیزی حس کنم خیالم راحت شه خخخخخ
ایشالا ٧ ماه دیگه نی نی خوشگلتو بغل میکنی و همه این استرسا یادت میره سفیدیه موهاتم چاره داره خخخخ اصلا فدای سر نی نی ت
هی سینمو فشار میدم ببینم درد میکنه یا نه هی خودمو چک میکنم ببینم لکه نباشه یه موقع خلاصه خدا کمک کنه زودتر این روزا بگذره و لااقل بتونیم تکوناشونو حس کنیم خیالمون راحت بشه
ما مقصر نیستیم رفتارامون طبیعیه ما چشممون ترسیده بخاطر این این کارارو انجام میدیم.شوهرم میگه خل شدی رفت میگم بهم یکم حق بده به کارام خورده نگیر
من الان اونقدر ترشح داشتم که لباس زیرم خیس شد!!! یه لخظه سکته کردم میترسیدم خودمو چک کنم
الان خداروشکر یکم تهوع اومد الحمدلله.شوهرم میگه تهوع داری گله میکنی نداری گله میکنی معلومه چت شده؟!
آلیسا من اگه سقط نداشتم که الان اینقدر استرس نداشتم شوهر من از خودم نگرانتره ولی به روی خودش نمیاره مثلا ولی من میفهمم
حالا من اصلا تو حاملگی هام ترشحم زیاد نیست.اصلا.
آلیسا شدت تهوع کم و زیاد میشه عزیزم خیالت راحت نی نی ت اون تو حالش خوبه خوبه
اره بابا همون سقط رو اعصابمون تاثیر گذاشته میترسیم دیگه.
فدات خدا از دهنت بشنوه.ایشالله خدا یه نینی سالم و ناز و تپلو بزاره تو بغلت.
به قول بعضیا برو از دوران بارداریت لذت ببر خخخخخ
آلیسا ایشالا همه مامانا نی نی هاشونو سالم بغل بگیرن
اره هرروز دارم لذت میبرم اصلا نمیدونی چه لذتی داره.کاملا لذت هاش رو مخه.ایشالله خدا بچه های همه رو واسشون حفظ کنه واسه مارو هم در کنار اونها.
ایشالا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز