مامانهای مهربون سلام
من حدود 2 ساله که فهمیدم شوهرم زنی رو صیغه کرده و باهاش رابطه داره.ظاهرا رابطه خیلی خوبی هم با هم دارن و فکر می کنم حدود سه چهار سالی باشه که با هم هستن ولی من دیر فهمیدم.
به توصیه مشاور به روش نیاوردم .در این مدت سوختم ولی حرفی نزدم.
من 2 تا بچه دارم . بچه هام رو خیلی دوست دارم و دلیل اینکه این همه صبر کردم وجود اونها بوده.ولی در این مدت داغون شدم.وقتی می فهمم پیش اون زنه بوده از زندگی سیر می شم.
متاسفانه با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی بیکارم و نتونستم کاری پیدا کنم.هیچ ملک و املاکی هم به نامم نیست. در واقع اینکه با این اوصاف توان نگهداری از بچه هام رو در صورت طلاق ندارم.
برای همین هم در این مدت هیچی نگفتم .شاید اون برگرده که خیلی بعید می دونم.و اینکه بچه هام کمی بزرگتر بشن.
من در این مدت واقعا داغون شدم .نمی تونم بیش از این خیانتش رو تحمل کنم.این زندگی برام هیچ ارزشی نداره غیر از وجود بچه هام.
خیلی فکر کردم ولی می بینم تنها راه طلاقه. به من بگید و راهنماییم کنید که چطور خودم رو برای جدایی از بچه هام آماده کنم؟به نظرتون میتونم دوریشون رو تحمل کنم؟در این مورد تجربه ای دارید یا موردی رو دیدید؟
من حدود 2 ساله که فهمیدم شوهرم زنی رو صیغه کرده و باهاش رابطه داره.ظاهرا رابطه خیلی خوبی هم با هم دارن و فکر می کنم حدود سه چهار سالی باشه که با هم هستن ولی من دیر فهمیدم.
به توصیه مشاور به روش نیاوردم .در این مدت سوختم ولی حرفی نزدم.
من 2 تا بچه دارم . بچه هام رو خیلی دوست دارم و دلیل اینکه این همه صبر کردم وجود اونها بوده.ولی در این مدت داغون شدم.وقتی می فهمم پیش اون زنه بوده از زندگی سیر می شم.
متاسفانه با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی بیکارم و نتونستم کاری پیدا کنم.هیچ ملک و املاکی هم به نامم نیست. در واقع اینکه با این اوصاف توان نگهداری از بچه هام رو در صورت طلاق ندارم.
برای همین هم در این مدت هیچی نگفتم .شاید اون برگرده که خیلی بعید می دونم.و اینکه بچه هام کمی بزرگتر بشن.
من در این مدت واقعا داغون شدم .نمی تونم بیش از این خیانتش رو تحمل کنم.این زندگی برام هیچ ارزشی نداره غیر از وجود بچه هام.
خیلی فکر کردم ولی می بینم تنها راه طلاقه. به من بگید و راهنماییم کنید که چطور خودم رو برای جدایی از بچه هام آماده کنم؟به نظرتون میتونم دوریشون رو تحمل کنم؟در این مورد تجربه ای دارید یا موردی رو دیدید؟
