نه طبیعی بودم عزیزم
خودمون تصمیم گرفتیم ک به خودمون زمان بدیم.
هم از لحاظ روحی هم جسمی یکم ب خودمون استراحت دادیم ک حداقل بتونیم کمی باهاش کنار بیایم و روحیه مونو ب قبل از بارداری برسونیم.
خداروشکر تونستیم.
من همش به بچه های اینجا گفتم تنها کسی ک میتونه تو این راه باهاتون باشه همسرتونه. من نتیجه اش رو دیدم
اونا هم دردشون بیشتر از ما نباشه کمتر از ما هم نیست اما مغرورن.
روزای اول اصلا نمیتونستم پسرمو صدا کنم بغضم می گرفت.
اما الان یکم بهترم.
هنوزم ک هنوزه یادش اشک هر دو مونو در میاره.