بیا اینجا هر چه می خواهد دل تنگت بگو😁هیچ کس ناراحت نمیشه تو خیلی غمت تازه ست..ما همگی تو روزایی که داغمون خیلی تازه بوده اومدیم حرف زدیم ناله کردیم گله کردیم گریه کردیم..پیش کساییکه میفهمن امیدت یهو ناامید بشه چه حالیه!!
این که احساساتتو روی کاغذ هم بنویسی خیلی خوبه بعدا پاره شون کن..
فقط تو خودت نریز بیا حرف بزن
دور از جون عزیزم.دشمنت شرمنده باشه..گفتم اشک منو دراومد بعد از ۵ ماه و نیم منظورم این نبود که بعد این مدت گریه نکرده بودم! منظورم این بود بعد ۵ ماه و نیم حتی با خوندن چند تا جمله احساسی از یه مادری که با من درد مشترک داره اشکم بی اختیار میاد چه برسه به تو که تازه ۴۰ روز گذشته..از خودت انتظار بیش از حد نداشته باش..تو هنوزم عزاداری و حق داری که با این غم کنار نیومده باشی
اینطوری نگو عزیزم...من شهریور 97 پسرم پرکشید ولی زخم زخمه جاش میمونه ...اگه ما همدیگه رو نفهمیم که هیچکس رو دیگه نداریم.... با نوشته های همتون هربار اشک میریزم ... درک میکنم تک تک از دست دادن هاتونو با همه قلبم.... به هم میگیم قوی باش به هم میگیم عذاب نکش به هم میگیم تقصیر تو نبوده ولی تک تکمون همین احساسات رو داریم و داریم غم میخوریم...باید به هم انرژی بدیم که بتونیم ادامه بدیم....
وای خدای من قلبم تیر کشید از گفتن گرمای تنش...منم ندیدم پسر قشنگمو...فقط یه عکس سونو سه بعدی دارم که قایمش کردم پشت قاب عکسها دیگه بیشتر وقتا که تنها میشم بغلش میکنم میذارم رو قلبم باهاش حرف میزنم....هر تیکه اتاق این بچه رو که میخرم برای پسرم غم میخورم که نیست که اون ازینا نداشت اون ازین وسیله ها نداشت....
این کارم بکنم شوهرم میگه شلوغش نکن. دیگه سعی میکنم کمتر بشینم پیشش امروز کامل تواتاقم بودم خودشم فهمید چقدرازش ناراحتم ولی فایده نداره. توروخدا باقلب پاکت برا بچم دعا کن سالم وسلامت بیاد اگه قسمته.نمیخوام دیگه سرافکنده باشم پیش اینا
دوستان من هنوز پریود نشدم بی بی هم نزدم
