منم همش نگران سرما بودم همش میگفتم الان سردشه همش میگفتم الان رو خاک چجوری خوابیده الان بدنش درد میگیره آخه شب قبلش من با پتو روشو میپوشندم اونم باز میکرد با پاش اصلا نمیزاشت پتو روش بمونه بعد رفتنش.....فقط خدا میدونه که چی کشیدم
وقتی بچم پر کشید برف شروع کرد به باریدن نمیدونی که چی کشیدم هر روز با همسرم میرفتیم رو سنگ قبرشو تمیز میکردیم برفاشو پاک میکردیم پتو میبردیم میکشیدیم روش.....