2777
2789
امسال برای من و شوهرم بدترین سال زندگیمون بود یعنی هر لحظش رو تا الان زجر کشیدیم خدا مارو. آفریده ک ...

عزیزم فراموشکردم فرشته ات رو چه هفته ای و چرا و کی از دست دادی 

اگه دوست داری بگو 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مهرا جان داروهاتو استفاده کن اینقدرر به خودت فشار نیار خدای نکرده بیماری چیزی میگیری   مهرا جا ...

امشب باشوهرمم دعوام شداونم میگه خسته شدم ازبس تواتاق نشستی گریه کردی ازهمه عالم وادم بدم میاد اونم نمیخام پیشم باشه ازامشب شروع کردم به خوردن شوهرم گفت دیگه بچه نمیخام اونم مثل من خسته شده هرماه شکست ویه مدت گریه زاری بهشم گفتم طرفم نمیای فقط ماهی یبار

عزیزم فرشته شما الان تو بهسته وبهترین چیزها براش محیاست اون خیلی جاش ارومه و ارامش داره 

هدانا بنظرت واقعا آرامش داره؟

خیلی نگرانم که بچه های دیگه شیطونی کنن و فرشته منو اذیت کنن آخه فرشته من خیلی آروم و معصوم بود

به ابوالفضل میشینم به اینا فکر میکنم خدارو قسمش میدم که مواظبش باشه

عزیزم فراموشکردم فرشته ات رو چه هفته ای و چرا و کی از دست دادی  اگه دوست داری بگو

السا من فرشتم یه فرشته به تمام معنا بود دختر بود نازنینم

هفته سی بی هیچ دلیلی پر کشید و رفت

بخاطر حرکات کمش رفتم که دیدم دنیا رو سرم آوار شده

امشب باشوهرمم دعوام شداونم میگه خسته شدم ازبس تواتاق نشستی گریه کردی ازهمه عالم وادم بدم میاد اونم ن ...

مهرا نکن بخدا اونا از ما بدترن

حالا ما گریه میکنیم درددل میکنیم ولی اونا میریزن تو خودشون

خواهشا مواظب شوهرت باش اون بیچاره چه گناهی داره

اخ برای منم بدترین سال زندگیم بود 

همون اول سال تمام حصارهای حیاطمون شکست کلی خرج برداشت 

بعد چند روزش ماشین لباسشویی سوخت بازم اونم کلی خرج برداشت تعمیرش کردیم گفتم خدایا شکر خسارت مالی بوده 

دقیقا یک ماه قبل پرکشیدن فرشته ام شوهرم حالش بد شد فکر کردیم سرما خوردگی هست دایم تب می‌کرد خیس عرق می‌شد تب و لرز می‌کرد هر چی براش سوپ اش درست میکردم دارو میدادم خوب نمیشد آخرش به زور فرستادم دکتر . دکتر ازش آزمایش خون گرفت نوار قلب چون دریچه قلب شوهرم مصنوعی هست . بعد دو روز زنگ زدن بیاین دکتر جواب آزمایشات خوب نیس وای من اینقدر ترسیدم حد نداشت . دکتر رفتیم گفتن جواب آزمایشات نرمال نیس سریع الان با آمبولانس برید بیمارستان قسمت اورژانس یا خودتون با تاکسی برین و به هیچوجه رانندگی نکنید . قلب من داشت از جا کنده می‌شد فکر میکردم خدای نکرده شوهرم سرطان خونی چیزی گرفته . بیمارستان شوهرم رو سه هفته بستری کردن هر روز کلی آزمایش خون کلی انتی بیوتیک میدادن چون گفتن یک ویروس ناشناخته وارد بدنش شده و اگر به دریچه مصنوعی قلبش بره باید دریچه رو عوض کنن . کار من هر شب گریه بود توی اون سه هفته ای که شوهرم بیمارستان بود همش فکرای بد میکردم فکر میکردم یا سرطان خون گرفته از من پنهان میکنن چون باردارم یا اینکه قراره اتفاق بدی بیفته از دستش بدم . از طرفی هم کلی استرس زایمان زودرس خودم رو داشتم خیلی گریه میکردم توی اون مدت . یک هفته بعد اینکه شوهرم از بیمارستان مرخص شد خودم زایمان کردم 

به دکترم گفتم من استرس زیاد داشتم شاید برای همین قلب بچه ایستاده دکتر گفت نه استرس نمیتونه باعثش بشه 

امه قلب بچه مث یک گنجشک هست مگه چقدر میتونه دوم بیاره 

همه بهم میگن از استرس زیادت بوده 

خلاصه تا الان خیلی سال بدی داشتیم سالی که فکر میکردم قراره بهترین سال زندگیم باشه بعد چندین سال بدبختی و قراره بدبختی ها و کابوس سقطم تموم بشه اما شد بدترین سال عمرم 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
السا من فرشتم یه فرشته به تمام معنا بود دختر بود نازنینم هفته سی بی هیچ دلیلی پر کشید و رفت بخاطر ...

یعنی قلبش ایستاد ؟ 

اخ الهی بمیرم هفته های آخر خیلی سخته از دست بدی درست وقتی یک قدم مونده تا بغلش کنی 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
اخ برای منم بدترین سال زندگیم بود  همون اول سال تمام حصارهای حیاطمون شکست کلی خرج برداشت  ...

اخی سال بدی بودازاون سیلش معلوم بودچی میخادبشه حالم ازامسا ل مزخرف بهم میخوره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز