2777
2789
میگفتن ولی شوهرم قبول نمیکرد اون اوایل یک بار ازمایش داد گفت تا اخر عمرم اگر بچه دار نشیم دیگه ازمای ...

یعنی تا حالا آزمایش اسپرم نداده اصلا ؟ 

خوب این خیلی خودخواهی هست نه آزمایش بده و بعد هم بگه بچه نمیخوایم 

شاید سقطت بخاطر اسپرم ضعیف بوده عزیزم 

شوهر من با اینکه من چهار بار باردار شدم ولی بازم آزمایش اسپرم داده 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 

آذر جون اون روزی رفتم آزمایشگاه  یه زن چهل و خورده ای سن داشت شوهرشم نزدیک پنجاه تازه یه بچه ۴ یا ۵ ماهه داشتن 

نا امید نشو هیچ وقت همش بگو من تا سال ۹۹ باردار میشم 


💫خداوندا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم  در دانستن تو آرامشی ست ودر ندانستن من تلاطم ها خدایا با آرامشت تلاطم هایم را ارام ساز  خدایا اونی که میخام بهم بده دلمو اروم کنسلامتی امام زمان وتعجیل ظهورش صلواتی بفرست 💖الهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 💖 خدایا ارامشی بهم بده از جنس خودت  آمیییین

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام عزیزززم کجایی؟؟کم پیدایی..من خودم شکر خدااا.تو چطوری؟اقدام نکردی؟

ممنون خوبم یه مدت حالم خوب نبود روزای رفتن بچم بود بی قرارتر بودم.چرا تو اقدامم ولی فعلا که خدا نخواسته همچنان منتظرم

من جمله تو بودم و نمی دانستم...
خدا نکنه تو مث من باشی عزیزم  تو خیلی جونی و خیلی فرصت داری برای مادر شدن  سن من بشی ماد ...

درسته عزیزم ولی من حالا دارم میسوزم چند سال دیگه میخام چکار

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......

آذر جون اون روزی رفتم آزمایشگاه  یه زن چهل و خورده ای سن داشت شوهرشم نزدیک پنجاه تازه یه بچه ۴ یا ۵ ماهه داشتن ☺

نا امید نشو هیچ وقت همش بگو من تا سال ۹۹ باردار میشم 


💫خداوندا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم  در دانستن تو آرامشی ست ودر ندانستن من تلاطم ها خدایا با آرامشت تلاطم هایم را ارام ساز  خدایا اونی که میخام بهم بده دلمو اروم کنسلامتی امام زمان وتعجیل ظهورش صلواتی بفرست 💖الهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 💖 خدایا ارامشی بهم بده از جنس خودت  آمیییین
.پسرم دو سال و دو ماهش بود که تنهاترینم کرد.بخاطر مشکل کبدی که باعث عفونت ریه ش شد

آخ بمیرم برات توهم مثل من چی کشیدی پس

دختر منم یک سال و نیمش بود بخاطر قصور پزشکی از دستش دادم داغونم واقعا بعضی اوقات کم‌ میارم مخصوصا که دارم به سالگردش نزدیکتر میشم

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏
 ۳ ماه بعد ازدواجم پسرم باردار شدم و یه بارداری عالی تا اونروز شوم و شروع بدبختی هام من همین حا ...

این طوری فکر نکن ارسام 

الان همسن های تو دنبال دوست پسر بازی هستن 

تو این طوری مث مادر بزرگ ها حرف می‌زنی 

یک مدت بخودت برس فقط 

ی خیال بچه شو کنارش اقدام هم داشته باشه ولی بهش فکر نکن اصلا 

هر کی هم گفت بگو خیلی سنم کمه 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
اره عزیزم پوکی استخون میاره

چسبندگی رحم میاره.

ایران که بودم دکترم بهم گفت ژلوفن رو قطع کن چون چسبندگی رحم میاره، 

اما دکتر اینجا گفته اگه سر دردت خوب نشد، دوز قرص ات کمه، دوبرابرش کن.

نخندید به دکتره: اون روز که واسه سر دردم رفتم دکتر، به جای نسخه ایی واسه دردم، گفت خوب چون تازه امدی اینجا بهتره واکسن کنه بزنی. و واکسنم زد😂

گفتم پس سر دردم چی واسه اون امدم، گفت دوزش رو دو برابر کن حل میشه

همیشه خودم میزنم ریش و سبیلای مث کرک ام رو  ابرو هم زیاد ندارم . در کل فقط اینجا یکبار آرایشاه ...

ابروهای منم انگار کود ریختن پاش   ولی موهام صورتم بوره 

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......

دنیا و تنها عزیز میدونم غم شما خیلی خیلی بزرگ‌تر از ماست اصلا قابل مقایسه با ما نیس 

شما کلی خاطره دارین از بچه هاتون 

انشالله خدا دل هر دوتون رو شاد کنه بزودی 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 

یه مدت کوتاهی تهران بودم پیش یه دکتری میرفتم مرضیه غفارنژاد فرستاد عکس رنگی خوب بود فقط راه ایسمم مادر زادی یکم باریک بود که گفت باید عمل کنی و گفت بیا بیمارستان بستری شو تخمدوناتو با یه سوراخ کردن تحریک میونیم همچین چیزی گفت شوهرم اجازه نداد گفت میخدای بدبختت کنه خانومه دانشیار بود فک کنم جالبش این بود داشت با من صحبت میکرد زنگ زد به رزیدنتاش میگفت همچین موردی فردا بیاین فلان جا 

خداجونم کنجدمو بخودت سپردم 
آذر جون اون روزی رفتم آزمایشگاه  یه زن چهل و خورده ای سن داشت شوهرشم نزدیک پنجاه تازه یه بچه ۴ ...

اخه چطوری باردار بشم با این شوهر سمج 

کافیه اسم بچه ببرم فقط همچین با اردنگی پرتم کنه 

بعد هم من بچه توی پیری نمیخوام دیگه 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترباران_تاریکی  |  2 ساعت پیش
توسط   wite  |  11 ساعت پیش