سلام به همه دوستان
یه چیزی که چند روزه بهش فکر میکنم و خیلی احساس خوبی برام ایجاد کرده رو میخواستم بهتون بگم.
اینکه ماهایی که اینجاییم بچه دار شدن رو کردیم هدف اصلی زندگی مون و مدام بهش فکر میکنیم و ... . که بخشیش هم دست خودمون نیست
اما مساله اینه که این یه چیزیه که از اختیار و کنترل ما خارجه. مثل اینکه ما نمیتونیم تضمین کنیم تا فردا زنده هستیم یا نه. پس وقتی کلی وسواس و استرس برای چیزی که بخش اصلیش از کنترلمون خارجه داریم، احساس بدی پیدا میکنیم.
از یه طرف دیگه، بیاید به زندگی از فاصله دورتر نگاه کنیم. اینکه وقتی صدسال بگذره احتمالا هیچ کدوم از ما زنده نیستیم اما اینکه چقدر دانایی زیبایی و نیکویی تو زندگی داشتیم و عمرمون رو چطور گذروندیم مهم میشه.
من به چندین نفر از استادای خودمون فکر میکردم که هیچ وقت بچه نداشتند یا ازدست دادن و دیگه بچه دار نشدن. مثلا دکتر پیوندی رئیس بخش هماتولوژی بیمارستان میلان. استاد متابولیسم خودمون در دانشگاه تهران. استاد مطرح دیگه تو دانشکده شیمی دانشگاه تهران که اسماشونو نمینویسم.. و همینطور خیلی خانومای مطرح در حهان که هیچ وقت بجه دار نشدن مثل اوریانا فلاچی و مادر ترزا و خیلی های دیگه. پس بچه ها حتی اگه این احتمال رو در نظر بگیریم که هیچ وقت بچه دار نمیشیم بازم میتونیم خیلی خوب باشیم. بازم دنیا به اخر نمیرسه. بازم گوهر انسانیت و روح خدایی ماست که ارزش داره.
پس با خودم فکر کردم که با وجود اینکه از صمیم قلب ارزو میکنم و دعا میکنم و از خدا فرزند سالم و صالح میخوام، اینو برای خودم یک غایت و بت پرستی نمیبینم. این خیلی ارومم میکنه...